پاورقی : . 1 نمل / . 50
" « ام ابرموا امرا فانا مبرمون »" يا "« و مكروا مكرا و مكرنا مكرا
" ( 1 ) معنايش اين است كه " بازی چرخ بشكندش بيضه در كلاه " .
مینشينند نقشه میكشند ، با همديگر سری حرف میزنند ، نجوا میكنند "
« ام يحسبون انا لا نسمع سرهم و نجويهم »" اينها وقتی كه رفتند خيلی
محرمانه و سری تو دل خودشان نقشهها را كشيدند و به احدی نگفتند يا وقتی
هم خواستند بگويند رفتند نجوا كردند و بيخ گوشی حرفها را گفتند كه فاش
نشود، خيال كردند بازيهايی را كه بشری با بشری در میآورد با خدا میشود در
آورد . آيا واقعا اينها چه فكر كردند ؟ ! خيال میكنند خدا آواز آن خطور
قلبشان را نمیشنود ؟ اينجا قرآن تعبير به شنيدن میكند : آن آواز آن
خطورهای قلبشان را هم خدا میشنود ، يعنی آن كلماتی كه در قلبشان خطور
میدهند كه شأن كلمه اين است كه مسموع باشد ما همان كلمات بیصدا را هم
میشنويم و همچنين نجواها كه بيخ گوشی حرفها را به يكديگر میرسانند ، ما
همين جا حاضر و شاهد هستيم و بعلاوه فرستادگانی داريم ، فرشتگانی داريم كه
مأمور همه انسانها هستند و همه چيز را ثبت و ضبط میكنند و مكتوبهای آنها
كه با قلمهای ملكوتی مینويسند باقی خواهد ماند و در قيامت قرآن میگويد
تمام كوچك و بزرگ كار هر كسی نمايان است . " « ام يحسبون انا لا نسمع
سرهم »" اين تلخ شمرندگان حق و مكروه شمرندگان حق خيال میكنند كه ما
راز آنها را كه در دلشان خطور میدهند نمیشنويم ؟ ! نجواها ، بيخ
گوشیهايشان را نمیشنويم ؟ چرا ، ما میشنويم . غير از ما فرستادگانی هم
داريم كه آنها را ثبت و ضبط میكنند و ثبت و ضبط شده را در قيامت به
خودشان ارائه میدهند . " « بلی و رسلنا لديهم يكتبون »" فرستادگان ما
نزد خودشان هستند ،
پاورقی : . 1 نمل / . 50 |