پاورقی : . 1 زمر / . 44
اين است كه قرآن میگويد : " « قل لله الشفاعة جميعا »" ( 1 ) اصلا
شفاعت از آن خداست . شما خيال میكنی كه شما شفيع را برای شفاعت بر
میانگيزانی ، آن خداست كه شفيع را برای شفاعت برانگيخته است . اگر او
شفيع را برنيانگيزاند محال است ( او شفاعت كند ) ، كدام شفيع است كه
جرأت شفاعت داشته باشد ، كدام شفيع است كه به خود اجازه بدهد يك كلمه
بر خلاف رضای خدا درباره كسی حرف بزند ؟ ! پس آن شفاعتی كه شفاعت
مردود و شفاعت منفی است ( آن است كه برای شفيع استقلال قائل باشيم ) ،
كه عرض كرديم ، باز مخصوصا تكرار میكنم ما هر دو را بايد بدانيم ، هم آن
( شفاعتی ) كه نيست تا يك وقت از راهی وارد نشويم كه غير از اينكه كار
بیفايدهای كردهايم گناهی هم مرتكب شدهايم ، و هم آن كه هست چون واقعا
هست و ما بايد هر چيزی را آنچنان كه هست بدانيم . ما درباره هر يك از
اوليای حق ، پيغمبر اكرم ، اميرالمؤمنين ، حضرت زهرا ، حضرت امام حسين
و هر كس ديگر و بلكه هر كاملتری نسبت به ناقصتر ( از ) خودش میتواند
شفيع باشد خيال نكنيم كه اين رفتن به سوی شفيع فرار از در خانه خداست !
اگر بخواهد به شكل فرار از در خانه خدا باشد رفتن به سوی شفيع رفتن به
سوی جهنم است . اگر گفتيد من نماز نمیخوانم به جايش كار ديگری برای
امام حسين میكنم ، امام حسين به چيزی راضی میشود خدا به چيز ديگر ، نه
خدا را شناختهايد نه امام حسين را . امام حسين آن كسی است كه در خطبه
روزهای اولش فرمود : « " رضی الله رضانا اهل البيت " » . اصلا امام
حسين اگر رضايی غير از رضای خدا داشته باشد كه امام نيست . پيغمبر اگر
از خودش دكانی مستقل داشته باشد ، چيزی بخواهد غير از
پاورقی : . 1 زمر / . 44 |