پاورقی : . 1 نساء / . 48
میشود حداقل اين است كه خود او موحد باشد و مشرك نباشد ، چون شفاعت
آنجا همان مغفرت الهی است و ما در آيه قرآن میخوانيم : " « ان الله لا
يغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك »" (1) شرك قابل مغفرت نيست و
بنابراين از مشرك به هيچ وجه شفاعت نمیشود .
اينجا كه ما داريم كه ( فقط ) از موحد ( شفاعت میشود ) پس مسلم يك
شرطش ايمان به توحيد است . حال ايمان به رسالت و نبوت و همچنين ايمان
به امامت و ولايت چطور ؟ آيا اين هم شرط است يا شرط نيست ؟ اگر اين
ايمانها نباشد از روی كفر و عناد ، يعنی كسی نبوت رسول اكرم صلی الله
عليه و آله يا امامت اميرالمؤمنين عليهالسلام بر او عرضه شده است و با
اينكه حقيقت را درك كرده عناد ورزيده است ، نه ، ( شفاعت ) شامل چنين
كسی نمیشود . ولی اگر ما فرض كنيم افرادی باشند كه فاقد اينها هستند اما
از روی قصور نه از روی تقصير ، اين مانعی ندارد و در احاديث ما هم اين
مطلب وارد شده است . حديث معروفی هست ، شايد احاديث زيادی به اين
مضمون هست ، فرمودهاند از درهای بهشت يك در اختصاص دارد به ساير اهل
توحيد ، يعنی به موحدينی كه مسلمان نيستند ، ولی به شرط اينكه بغض ما در
دلشان نباشد ، يعنی اگر حب ما را ندارند بغض ما را هم نداشته باشند ،
يعنی افرادی باشند كه عناد نداشته باشند ، افرادی باشند كه نداشتن دين
برايشان از روی قصور بوده نه از روی تقصير . پس اين هم شرط ديگری است
كه مربوط به مشفوع لهم است .
در اين آيات ما سه دسته مطلب داشتيم : يكی اينكه خود شفيع بايد موحد
و به كار مشفوع له آگاه باشد ، دوم اينكه خدا بايد به او اجازه داده
پاورقی : . 1 نساء / . 48 |