" « ربنا اكشف عنا العذاب انا مؤمنون » " . قرينه اينكه ( آيه "
« فارتقب يوم تأتی السماء بدخان مبين غ) مربوط به مجاعه مكه نيست آيه‏"
« يغشی الناس . . . »" است و قرينه اينكه مربوط به قيامت نيست اين‏
آيه است : " « ربنا اكشف عنا العذاب انا مؤمنون انی لهم الذكری و قد
جاءهم رسول مبين »" و در دو آيه بعد : " « انا كاشفوا العذاب قليلا
انكم عائدون »" از خدا می‏خواهند خدايا عذاب را از ما بردار ، خوب‏
می‏شويم ، مؤمن می‏شويم . ( بشر است ديگر ، وقتی مضطر شد رو به خدا می‏آورد
. مردمی كه در تمام روی زمين حالتشان حالت افراد گاز گرفته و دود گرفته‏
باشد آنوقت است كه دستهايشان به طرف خدا بلند می‏شود ) . قرآن می‏گويد
ما اين عذاب را بر می‏داريم ولی اينچنين نيست كه آنها خوب بشوند ، بر
می‏گردند به همان حالت اولشان . اين نشان می‏دهد كه مربوط به دنياست ،
چون در قيامت ديگر اين حرفها مطرح نيست كه عذابی را مردم دعا كنند و
بخواهند ( كه خدا بردارد ) و خدا هم بردارد . اين مربوط به دار تكليف‏
است نه دار قيامت . " « ربنا اكشف عنا العذاب انا مؤمنون » "
پروردگارا عذاب را از ما بردار ، ما ايمان خواهيم آورد . " « انی لهم‏
الذكری »" آنها كجا و پند گرفتن كجا ؟ ! ( البته " « انی لهم الذكری
" می‏تواند به اصل مطلب برگردد : اصلا اين مردم كجا و پند گرفتن كجا ؟ !
) " « و قد جاءهم رسول مبين »" در حالی كه برای اينها پيامبری روشنگر
آمده است . " « ثم تولوا عنه و قالوا معلم مجنون » " ( سپس ) اين‏
مردم به او پشت كردند و گفتند يك تعليم داده شده ديوانه است . قريش‏
به پيغمبر اكرم تهمتهای مختلف می‏زدند ، تهمتهايی كه خود آنها با هم‏
سازگار نبود . دو تا از تهمتها كه با هم سازگار نبود ولی اينها با هم ذكر
می‏كردند يكی معلم بودن بود ، يكی مجنون بودن . معلم بودن يعنی كسی اينها
را به او ياد می‏هد ، ( می‏گفتند ) اينها هر چه هست كسی به او ياد می‏دهد .
بايد انسان خيلی عاقل و فهميده باشد كه از جايی تعليم بگيرد ، آن هم‏
تعليماتی كه از حد