همين نجوم احكامی عمل می‏كرد ، به اين حسابهايی كه اوضاع ستارگان مثلا
دلالت می‏كند بر اينكه اگر امروز از طرف جنوب بروی چنين ( می‏شود ) ، از
شمال بروی چنين ، مسافرت چنين است و ازدواج چنين . كم كم عادت كرده‏
بود و خيلی مصيبت بود كه تمام كارهايش را بر اساس راهنماييهای نجومی‏
انجام بدهد و اين سبب شده بود كه اصلا زندگی‏اش فلج بشود چون يك روز مثلا
چندم ماه بود نحس بود ، يك روز قمر در عقرب بود ، روز ديگر فلان ستاره‏
در پيش رو بود . گفت : يا بن رسول الله ! من اين طور شده‏ام . در حديث‏
نوشته‏اند در وسائل است حضرت با كمال تعجب فرمود : تو به اين چيزها عمل‏
و اعتنا می‏كنی ؟ ! گفت : بله يابن رسول الله ، چطور ؟ فرمود : الان‏
حركت می‏كنی می‏روی به خانه‏ات و تمام اين كتابها را يكجا آتش می‏زنی .
امر امام بود ، رفت تمام كتابها را يكجا آتش زد .
روايات زيادی در نهی از ترتيب اثر دادن به اين امور داريم . يك‏
سلسله روايات سومی داريم ( 1 ) كه از آنها انسان اين طور می‏فهمد كه‏
نحوست ايام و اوضاع كواكب يا اساسا در زندگی انسان اثر ندارد يا اگر هم‏
اثری داشته باشد ، . 1 توكل به خدا . 2 توسل به ائمه و . 3 صدقه دادن اثر
اينها را از بين می‏برد . من خودم از آن زمان كه ( اين روايات را ) ديدم،
اصلا بنايم بر اين است كه در هيچ كاری به اين امور ترتيب اثر ندهم كه :
سه و پنج و سيزده با شانزده بيست و يك با بيست و چهار و بيست و
پنج

پاورقی :
. 1 همينها را مخصوصا می‏خواستم بخوانم ، در آن تفسير جمع كرده بودند ،
خودم قبلا ديده بودم ، مخصوصا يكی دو تا روايت را در حدود پانزده سال‏
پيش در سفينة البحار مرحوم حاج شيخ عباس ديده بودم و بعد ديدم اينجا
بيشتر روايت جمع كرده‏اند .