پاورقی : . 1 ابراهيم / . 48 . 2 غافر / . 11
زمان ما . " « يوم تبدل الارض غير الارض و السموات و برزوا لله الواحد
القهار »" ( 1 ) هر چيزی يك وجهه زمانی دارد و يك وجهه دهری : " ما
عندكم ينفد و ما عندالله باق " اشياء نسبت به شما فانی هستند و نسبت
به خداوند باقی . اين است كه میگويد اگر بقايی نباشد و اگر ابديتی نباشد
و اگر معادی نباشد و اگر بازگشت به خدا نباشد ( ديگر در بازگشت به خدا
نيستی معنی ندارد ، در بازگشت به هستی مطلق كه نمیتواند نيستی وجود
داشته باشد ) و اگر هستی همين يك رويه نيستی را میداشت يك چيز لغو
بيهودهای بود ، اما اينچنين نيست . اين است كه استدلال میكند بر قيامت
به دليل اينكه ما كه زمين و آسمان را باطل نيافريدهايم ( باطل يعنی
بیغايت و بیهدف ) ، ما كه بازيگر نبوديم كه مثل بچهها بخواهيم بازی
كنيم يك چيزی را خلق كنيم ، ما كه بيهوده كار نيستيم . گفتيم اينجا از
راه توحيد استدلال بر معاد است ، يعنی اگر كسی خدا را بشناسد به عنوان
يك موجود كامل الذات ، به عنوان يك موجود منزه از لعب و عبث و فعل
باطل ( خودش حق است ، فعلش هم حق است ) و به عنوان يك موجود حكيم ،
آن وقت میداند كه قيامت و عالم بقا نمیتواند نباشد . اين است كه
میفرمايد : " « و ما خلقنا السموات و الارض و ما بينهما لاعبين »" .
اين در جواب آنها بود كه گفتند : " « ان هی الا موتتنا الاولی و ما نحن
بمنشرين »" جز همين يك مرگی كه ما به چشم خودمان میبينيم مرگ ديگری و
طبعا حيات بعد از مرگ و حيات بعد از آن مرگ دوم (« احييتنا اثنتين غ)
(2) وجود ندارد، تو چرا اين حرفها را میزنی كه روزی خواهد آمد
پاورقی : . 1 ابراهيم / . 48 . 2 غافر / . 11 |