پاورقی : . 1 واقعه / 58 و . 59
در خدمت منفعت خودمان قرار دادهايم . اگر كار ما كار درستی باشد ، يعنی
اگر ما در نظام عالم حق داشته باشيم كه چنين حقی هم داريم كه اين اشياء
را در خدمت خودمان قرار بدهيم از نظر خودمان به سوی كمالی حركت كردهايم
و كار حكيمانه انجام دادهايم اما اين اشياء را به سوی كمال خودشان سوق
ندادهايم .
مثال ديگری ذكر میكنيم درست در جهت عكس اين ( مثال ) : پدر و مادری
با يكديگر زندگی میكنند ، عمل زناشويی انجام میدهند و بچهای پيدا میشود .
اينجا قضيه بر عكس است . از نظر اينها كه يك لذت موقت و آنی نصيبشان
شده چيز ديگری است . ولی نتيجهای به دست آمده كه اينها در واقع آن را
انجام نمیدهند بلكه مسخرند برای انجام دادن آن ، يعنی اين كار مقدمه
پيدايش يك موجود است ، زمينه پيدايش يك موجود را فراهم میكند كه
وجودش از نقص شروع میشود و به كمال منتهی میگردد ، يعنی از نظر آن
بچهای كه به وجود میآيد ، اينها زمينه را فراهم كردند كه موجودی از نقص
به كمال برسد . اين خيلی فرق دارد با ساختمانی كه شخصی میسازد .
يا يك نفر كشاورز كه میآيد بذری را در زمين میپاشد مقصد او مقصد خاصی
است ولی بالأخره كار او در مسير خلقت قرار میگيرد ، يعنی او با كار
خودش يك دانه گندم را تبديل به يك بوته گندم میكند، يك شاخه را تبديل
به يك درخت میكند . ولی اينجا 1 درصد آن به او مربوط است ، 99 درصد آن
به او مربوط نيست ، به دستگاه خلقت مربوط است : " « أفرأيتم ما تمنون
ءانتم تخلقونه أم نحن الخالقون " ( 1 ) ، " أفرأيتم ما تحرثون ءانتم
پاورقی : . 1 واقعه / 58 و . 59 |