اين موضوعات را خيلی خوب شرح داده است . از جمله بعد از آنكه اوضاع‏
زمين و جو زمين و اكسيژن و گازهای ديگری كه در مجموع زمين وجود دارد و
مجموع اوضاعی كه در روی زمين رخ داده و وضع ابرها و وضع هوا را كاملا
تشريح می‏كند ، می‏گويد اصلا محال و ممتنع است كه جريانات بی‏هدف عالم‏
منتهی به اينجا شده باشد . مثل اين است كه كسی فرض كند كه كتابی مثل‏
كليات سعدی نوشته شده ولی همين سعدی كه اين شعرها را گفته آدمی بوده در
نهايت بی‏سوادی و بی‏ذوقی ، اصلا شعر نمی‏فهميده ، معنی شعر هم نمی‏فهميده ،
همين طور كه با قلم خط خط می‏كرده اين طور در آمده است ، تصادفا اين جور
شده ! محال و ممتنع است كه تصادف چنين اثری را به وجود بياورد . تا حالا
هيچ وقت شده كه يك روزنامه در بيايد در بيست صفحه ، شما درباره يك‏
مقاله‏اش ، درباره نيم مقاله‏اش ، درباره يك سطرش احتمال بدهيد
حروفچين‏هايی بی‏سواد همين طور به گزاف حروف را برداشته و چيده‏اند اين‏
مقاله درآمده است ؟ ! هيچ وقت انسان می‏تواند چنين احتمالی بدهد ؟ و حال‏
آنكه ممكن است كسی بگويد چه مانعی دارد ؟ حروفش كه آنجا بوده ، حروفچين‏
هم كه آنجا وجود داشته ، دست حروفچين را هم كه نبريده بودند ، حروفچين‏
بی‏سوادی برداشته همين طور بدون اينكه نقشه‏ای باشد ، يك حرف الف از
اينجا برداشته ، ب از آنجا برداشته ، هی برداشته جمع كرده ، خودش هم‏
نمی‏دانسته چكار می‏خواهد بكند ، بعد داده زير چاپ ، حالا نگاه می‏كنيم‏
می‏بينيم يك مقاله مفصل درباره مثلا " اوضاع سياسی جهان " از آب در آمد
!
در گردش شب و روز ، در اين روزی شما كه خدا از بالا فرود می‏آورد (
نشانه‏هايی است برای كسانی كه تعقل می‏كنند ) . مكرر عرض كرده‏ايم كه "
سماء " در عربی مساوی با كلمه " آسمان " در فارسی نيست . غلط