ديگر جهنمی شده‏اند نه به اين دليل ، و لهذا در آنجا هم گفت : " « انكم‏
ماكثون »" . اين " « ماكثون »" اعم است از اينكه خالد باشند يا غير
خالد . شايد هم اين طور باشد .
اين مطلب را من مكرر عرض كرده‏ام كه يكی از آيات قرآن به شكل عجيبی‏
اين حالت كراهت حق را يعنی حالت دشمنی حق را تجسم می‏دهد كه انسان گاهی‏
به چه حالتی در می‏آيد كه با حق جنگ آشتی ناپذير پيدا می‏كند و اصلا برايش‏
قابل تحمل نيست ، و اين ، تغيير انسان است كه انسان چقدر تغيير می‏كند !
آن آيه اين است : " « و اذ قالوا اللهم ان كان هذا هو الحق من عندك‏
فأمطر علينا حجارش من السماء أو ائتنا بعذاب اليم »" ( 1 ) . حالا
ببينيد يك چنين آدمی غير از اينكه خلود ( در جهنم ) داشته باشد ، اصلا
راه ديگری برايش وجود دارد ؟ قرآن دارد نقل می‏كند ، می‏گويد توجه كن به‏
آن وقتی كه اينها دست بلند كردند به آسمان و گفتند خدايا اگر اين قرآنی‏
كه آمده حق است و از نزد تو آمده ، سنگی بفرست بر سر ما كه ما آنا
برويم كه نمی‏توانيم ببينيم ، يا سنگی بفرست يا عذاب دردناكی نازل كن .
خيلی عجيب است ! به جای اينكه بگويد خدايا ! اگر اين حق است و از نزد
توست شرح صدری به ما بده كه ما حقيقت را قبول كنيم ، می‏خواهد بگويد حالا
كه اين شخص آمده و مدعی است كه من پيغمبر هستم ، اگر می‏خواهد اين‏
پيغمبر تو باشد و اين چيزی كه آورده از ناحيه تو باشد ، برای من قابل‏
تحمل نيست . من ديگر اين زندگی را كه اين آدم پيغمبر باشد نمی‏خواهم .
گاهی ما خودمان اين حرف را می‏زنيم ، لابد تصور نمی‏كنيم ، می‏گوييم من‏
حاضرم بروم به جهنم ولی اين كار را نمی‏كنم . اين حرف يعنی اگر به جهنم‏
هم بروم فلان كار را نمی‏كنم . اين

پاورقی :
. 1 انفال / . 32