و نه از سرما . مدت توقف اهل بيت در شام بسيار بر آنها سخت گذشته
است و اين روايتی است از حضرت سجاد عليهالسلام كه از ايشان سؤال كردند
كه آقا ! در ميان مواقفی كه بر شما گذشت ، از كربلا ، از كوفه ، از بين
راه ، از كوفه تا شام ، از شام تا مدينه ، كجا از همه جا بيشتر بر شما
سخت گذشت ؟ ايشان فرمود : الشام ، الشام ، الشام ، شام از همه جا بر ما
سخت تر گذشت و علت آن ظاهرا بيشتر آن وضع خاصی بود كه در مجلس يزيد
برای آنها پيش آمد . در مجلس يزيد حداكثر اهانت به آنها شد . امام
سجاد فرمود كه ما دوازده نفر بوديم كه ما را به يك ريسمان بسته بودند ،
يك سر ريسمان به بازوی من و سر ديگر آن به بازوی عمه ما زينب و با اين
حال ما را وارد مجلس يزيد كردند ، آن هم با چه تشريفاتی كه او برای
مجلس خودش مقرر كرده بود ، كه يك جملهای در همان حال ، امام سجاد به
يزيد فرمود كه او را عجيب در مقابل مردم خجل و شرمنده ( كرد ) و سركوفت
داد كه انتظار نداشت اسير چنين حرفی بزند . فرمود : يزيد ! « أتأذن لی
فی الكلام ؟ » اجازه هست يك كلمه حرف بزنم ؟ گفت بگو ولی به شرط اينكه
هذيان نگويی . فرمود : شايسته مثل من در چنين مجلسی هذيان گفتن نيست .
من يك حرف بسيار منطقی دارم . تو به نام پيغمبر اينجا نشستهای ، خودت
را خليفه پيغمبر اسلام میدانی، من سؤالم فقط اين است (البته اين را حضرت
میخواست بفرمايد كه مردم ديگر را متوجه و بيدار كند ) اگر پيغمبر در اين
مجلس بود و ما را كه اهل بيتش هستيم به اين حالت میديد چه میگفت ؟ و
لا حول و لا قوش الا بالله العلی العظيم ...
|