پاورقی : . 1 منتخب الاثر ، صفحه 472 ، حديث . 4
نفی میكند ، به شكل ديگری و از جای ديگری آنها را خارج میكند ، و بر عكس
، زمين آنچه از ذخاير در باطن خود دارد همه را در اختيار میگذارد : "
« و يخرج الارض افلاذ كبدها »" ( 1 ) آن يك امر استثنايی نيست ، عملی
شدن و اجرا شدن همان " « و لو ان اهل القری امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم
بركات من السماء و الارض »" است .
ما الان نمیتوانيم درست پيش بينی كنيم كه چقدر از بدبختيها و
نكبتهايی كه از ناحيه عالم به ما میرسد بستگی دارد به اعمال ناشايستی كه
ما خودمان در روی زمين انجام میدهيم ، ولی از نظر قرآن اين مطلب يك
حقيقت مسلم و غيرقابل ترديد است . اين است كه در اين آيات : "
« فكيف كان عذابی و نذر غ" اين داستانها را كه خيلی مختصر و با جملههای
كوتاه ، خيلی سريع و با لحنی تند و خشن و كوبنده بيان میكند بدون اينكه
در صدد اين باشد كه داستان را تشريح كند ، همه برای اين است كه اين
مطلب را بفهماند كه اعراض كردن از آنچه كه انبياء برای مردم آوردهاند ،
از آن دعوت و از آن نعمتی كه به وسيله آنها به مردم ارائه شده است و به
عبارت ديگر كفران اين نعمت چه عكس العملی در گذشته داشته است و در
آينده هم خواهد داشت . پس در اين آيات بنا بر اين نيست كه مطلب
ديگری مثلا قسمتی از يك داستان گفته بشود كه در جای ديگر گفته نشده است.
عمده ( هدف ) اين است كه روح آن داستان در اينجا خوب منعكس بشود .
آن قسمتی كه در جلسه پيش خوانديم مربوط به قوم نوح بود و در چند آيه
كوتاه و مختصر بيان شد. فورا سراغ قوم عاد میورد: " « كذبت عاد غ" عاد
هم تكذيب كرد " « فكيف كان عذابی و نذر »" عذاب و انذار من چگونه
پاورقی : . 1 منتخب الاثر ، صفحه 472 ، حديث . 4 |