تكيه كرده است و از آن جمله اين ( آيه ) است كه معنايش اين است كه تو
مريضی ، تو ذائقه‏ات را از دست داده‏ای ، تو شيرين را تلخ احساس می‏كنی ،
مثل بسياری از بيماريها كه در اثر يك نوع بيماری ، غذايی كه در ذائقه‏
ديگران مطبوع است برای بيمار نامطبوع است ، در ذائقه ديگران شيرين است‏
برای او تلخ و مهوع است .
در آيه بعد كه امروز خوانديم : " « ام ابرموا امرا فانا مبرمون » "
مطلبی علاوه و در واقع روبنايی برای آن زيربنا بيان می‏كند . تا اينجا همين‏
قدر بيان كرد كه اينها رسيده‏اند به جايی كه حق و حقيقت برايشان مكروه و
تلخ شده است . خوب ، اين يك بيماری است . يك وقت هست كه انسان فقط
همان بيماری را دارد ، و يك وقت هست كه بر اساس آن بيماری يك تأسيسی‏
هم می‏كند ، يك كاری هم بر اساس همان بيماری انجام می‏دهد .
يكی از اموری كه می‏گويند از مظاهر سبقت رحمت الهی بر غضب الهی است‏
يعنی نشانه اين است كه هميشه لطف و رحمت بر غضب و قهر پيشی دارد اين‏
است : اگر انسان در مرحله نيت طالب خير و حقيقت باشد ولی جدی باشد ،
جدا طالب خير و حقيقتی باشد ، يعنی قصد داشته باشد كار خيری را انجام‏
بدهد ، بعد در عمل موفق نشود ، آيا چنين كسی عندالله مأجور است يا مأجور
نيست ؟ بله ، خداوند به چنين كسی با اينكه توفيق اين عمل را پيدا نكرده‏
است به موجب همين قصد و نيت اجر و پاداش می‏دهد . ولی اگر كسی قصد
معصيتی را بكند ، نيت يك شری را در دل داشته باشد و بعد مانعی پيدا
بشود كه آن كار صورت نگيرد ، مثلا قصد داشت كه برود شهادت دروغ بدهد
ولی رفت و احتياجی به او پيدا نشد و بالاخره در عمل ، او شهادت دروغ‏
نداد ، آيا برای او گناه يك شهادت دروغ نوشته می‏شود ؟ نه ، چون نيت به‏
مرحله