سالم بر نمی‏گردد . تعبير قرآن اين است كه : " « ظننتم أن لن ينقلب‏
الرسول و المؤمنون الی اهليهم ابدا » " گمانشان اين بود كه پيغمبر و
مؤمنين ، ديگر به خاندانشان بر نمی‏گردند ، اينها رفتند كه ديگر برگردند !
حرفشان اين بود . قرآن می‏گويد حالا كه شما سالم از اينجا برگشتيد اينها
شروع می‏كنند از آن عذرهای خاص ( آوردن كه ) ما می‏خواستيم بياييم ولی‏
متأسفانه گرفتاريها مانع شد . " « سيقول لك المخلفون من الاعراب »" .
قرآن هم نمی‏گويد آنهايی كه شما می‏خواستيد بيايند ، ( بلكه می‏گويد )
آنهايی كه شما در واقع نبرديد ، يعنی آنهايی كه شايسته آمدن هم نبودند ،
مخلف و رها شده بودند . كلمه " اعراب " هم هميشه در مقام تحقير گفته‏
می‏شود . در فارسی وقتی ما می‏گوييم " اعراب " يعنی عربها ، ولی در
اصطلاح قديم كه اصطلاح قرآن هم بر آن است " اعراب " يعنی باديه نشين‏های‏
عرب . شهرنشين‏ها و مثقفها ( 1 ) و چيز فهم‏هايشان را " اعراب "
نمی‏گفتند ، بدويها را " اعراب " می‏گفتند . " « سيقول لك المخلفون من‏
الاعراب »" يعنی عن قريب كه به مدينه بر گرديد آنهايی كه با خود
نبرديد خواهند آمد ، مشغول عذرتراشی می‏شوند و می‏گويند : " « شغلتنا
اموالنا و اهلونا »" گرفتاريهای ما و گرفتاريهای زن و بچه نگذاشت ما
بياييم و الا ما مايل بوديم بياييم . خودشان می‏دانند كه مايل بودن كافی‏
نيست ، اگر مايل بوديد می‏خواستيد بياييد ، می‏خواهند گناهشان را تضعيف‏
كنند : " « فاستغفر لنا »" درست است ، كار بدی كرديم ولی چه بايد
كرد ، زن و بچه مانع می‏شود ، تو برای ما استغفار كن ، يعنی در مقام‏
عذرخواهی بر می‏آيند كه ما توبه كرديم . قرآن می‏گويد هر دو مورد را دروغ‏
می‏گويند ، هم اينكه زن و بچه مانعمان شد ، اين نبود ، حقيقت اين بود كه‏
اينها اعتقاد داشتند كه

پاورقی :
. 1 ( به معنی روشنفكران ) .