از در بخشندگی و بنده نوازی
مرغ ، هوا را نصيب و ماهی ، دريا
يعنی هوا را نصيب مرغ كرده و دريا را نصيب ماهی .
از در بخشندگی و بنده نوازی
مرغ هوا را نصيب ، ماهی دريا
يعنی ماهی دريا را نصيب مرغ هوا كرده .
اگر اينها را تلفيق بكنيد چند جور ديگر هم می‏شود خواند ، البته با اين‏
تفاوت كه اينجا در خواندن بايد تغييری بدهيم ، يك دفعه می‏گوييم " مرغ‏
هوا را نصيب و ماهی دريا " و يك وقت می‏گوييم " مرغ ، هوا را نصيب و
ماهی ، دريا " ولی آيات قرآن را هيچ لزومی ندارد كه چند جور بخوانيم ،
يك جور هم كه می‏خوانيم چند جور معنی می‏دهد .
" « اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه »" . عدالت يعنی‏
حسن روابط اجتماعی ، و ظلم ، گسيختگی روابط اجتماعی است . حال اگر يك‏
ملتی مسلمان و با ايمان هم باشند ، خدا شناس هم به قول خودشان باشند ،
خودشان را هم ملت قرآن حساب بكنند ، فرياد " اشهد ان لا اله الا الله "
و " اشهد ان محمدا رسول الله " و " اشهد ان عليا ولی الله " آنها هم‏
به آسمان بلند باشد ، اما آن اصلی كه قرآن می‏گويد " « ليقوم الناس‏
بالقسط »" ( 1 ) اصلا در ميانشان برقرار نباشد و وقتی روابط اجتماعی‏
آنها را می‏بينيد سراسر فساد و دروغ و تهمت و فحشا و ظلم و ستم است ،
قرآن نه تنها مدعی نيست كه چنين ملتی قابل بقاست بلكه مدعی است كه‏
اينها قابل بقا نيستند ، و همه اينها از آن اصل ريشه می‏گيرد : هر فردی و
هر ملتی

پاورقی :
. 1 حديد / . 25