در داخل يك شيشه قرار می‏گيرد ، يا به علت اينكه نورها متعاكس می‏شوند و
يا از جهت اينكه احتراق كامل‏تر می‏شود حال از هر جهت كه باشد نور بيشتر
می‏شود .
آن چراغ با شيشه و قنديلش در يك مشكاتی در اتاقی هست و اين چراغ از
روغن زيتون كه بهترين روغن برای احتراق بوده است ، آن هم بهترين زيتون [
استفاده می‏كند ] ، زيتونی كه خودش آنچنان آماده برای احتراق بوده است ،
كه گويی قبل از آنكه آتشی با آن تماس بگيرد خودش می‏خواهد لمعان داشته‏
باشد و نور بدهد .
در آن زمان در ميان مصنوعات بشر چيزی كه از هر چيز ديگر روشن‏تر و
نورانی‏تر و بهترين وسيله باشد همين وسيله بوده است . خدا برای نور خودش‏
مثل چنين چراغی را كه در آنچنان وضعی كه از اين روغن استفاده می‏كند و در
چنين خانه‏ای باشد آورده است . بعد می‏فرمايد ما مثلی ذكر می‏كنيم و تدبرش‏
را به عهده مردم می‏گذاريم . و ما مكرر عرض كرده‏ايم كه دأب قرآن دعوت‏
كردن مردم به تفكر است نه تنها از راه اينكه بگويد برويد فكر كنيد ،
بلكه خود قرآن گاهی از يك طرف دعوت به تدبر می‏كند و از طرف ديگر
موضوع را به شكلی ذكر می‏كند كه افكار برانگيخته شوند و درباره آن زياد
فكر كنند تا بهتر به عمق مطلب برسند ، بلا تشبيه مثل اينكه شما برای‏
اينكه بخواهيد ذهن فرزندتان [ ورزيدگی ] پيدا كند بعضی از مسائل را به‏
صورت معما برايش طرح می‏كنيد تا او برانگيخته شود و فكرش را به كار
بيندازد و بيشتر تأمل كند .
با اين مثل ، همين هدفی كه قرآن در نظر داشته در واقع عملی شده ، يعنی‏
نه تنها مفسرين وادار شده‏اند كه درباره اين مثل بينديشند ، غير مفسرين هم‏
درباره اين مثل قرآن به فكر فرو رفته‏اند كه