ترسم بروم عالم جان ناديده ( 1 )
بيرون روم از جهان ، جهان ناديده
در عالم جان چون روم از عالم تن ( 2 )
در عالم تن عالم جان ناديده
می‏گويد وقتی كه هنوز در اينجا هستم و با عالم جان آشنا نشده‏ام ، بعدش‏
هم ديگر فايده ندارد ، وقتی هم بميرم كور مرده‏ام ، همان كه قرآن فرمود :
" « و من كان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبيلا »" ( 3 ) آنكه‏
در اين جهان كور باشد در آخرت كور است و گمراه‏تر . مقصود از " اعمی "
چيست ؟ آيا مقصود كسی است كه در اين دنيا چشم سر نداشته باشد ؟ اين كه‏
برای كسی جرم نمی‏شود ، و چقدر اولياء الله بوده‏اند كه چشم نداشته‏اند .
مرحوم سيد احمد كربلايی يكی از بزرگان بوده است . نامه‏هايی ميان ايشان و
عالم بسيار بزرگ مرحوم حاج شيخ محمد حسين اصفهانی ( رضوان الله عليه )
استاد علامه طباطبائی رد و بدل شده است . گفتند مرحوم آقا سيد احمد يك‏
چشمش كور بوده . علامه طباطبائی سلمه الله تعالی نقل می‏كردند كه او در
آخرين نامه‏اش می‏نويسد " دوست دارم كه چشم ديگرم هم كور بشود كه جز او
ديگر چيزی را نبينم " . يك چنين كوری از هر بينايی بيناتر است .
ابو بصير از اصحاب حضرت باقر و حضرت صادق ( عليهما السلام ) است و
كور بوده ( 4 ) . روزی حضرت باقر عليه السلام با

پاورقی :
. 1 می‏ترسم بميرم و عالم جان را نديده باشم .
. 2 چگونه من می‏توانم از عالم تن به عالم جان بروم ؟
. 3 اسراء / . 72
. 4 در اصفهان مؤسسه‏ای تاسيس كرده‏اند برای دستگيری از كوران ، اسم‏
خوبی برايش انتخاب كرده‏اند : " مؤسسه ابا بصير " . چون ابو بصير كور
بوده ، اصفهانيهای خوش ذوق اسم اين مؤسسه را گذاشته‏اند " مؤسسه ابا
بصير " .