پاورقی : . 1 جامع الصغير ، ج / 1 ص . 103
سرد پايين بماند ، هوای گرم بريزد روی هوای سرد ، هوای سرد از زير نفوذ
كند در هوای گرم ، باد پيدا شود ، زمين را نسبت به خورشيد در يك وضع
خاصی قرار دهد ، حركت شبانه روزی پيدا شود ، كه بعد میفرمايد : "
« يقلب الله الليل و النهار »" . خود حركت شبانه روزی كه طبعا ميزان
تابش آفتاب را در نقاط مختلف در حال متغيری قرار میدهد ، از عوامل اين
كائنات است . ولی به هر حال همه اين نظامات ، نظاماتی است كه خدا به
مشيت كامله خودش برقرار كرده است و اگر نبود مشيت و حكمت الهی ،
چنين مسائلی در عالم نبود .
میفرمايد : " « يقلب الله الليل و النهار ان فی ذلك لعبره لاولی
الابصار »" . " تقليب " جا به جا كردن است . " قلب " هم از همين
ماده است . در اصطلاح علمای علم " صرف " وقتی كه حروف كلمهای پس و
پيش شود میگويند اينجا قلب شد . قلب انسان را چرا میگويند " قلب "
؟ چون دائما در حال تقلب يعنی حركت و هيجان و ضربان است ، و مخصوصا به
روح انسان از آن جهت " قلب " میگويند كه هر آنی در يك خيالی و يك
انديشهای است ، يك وقت رويش به اين طرف است و يك وقت به آن طرف
. پيغمبر اكرم مثل عجيبی فرمود ، فرمود : " « انما مثل هذا القلب كمثل
ريشه فی فلاه يقلبها الريح ظهرا لبطن » " ( 1 ) مثل دل انسان مثل پری
است در صحرايی كه آن پر را به درختی آويخته باشند ، اگر شما پری را كه
در صحرا به درخت آويختهاند نگاه كنيد ، يك لحظه آن را آرام نمیبينيد ،
به اين طرف و آن طرف برمیگردد . قلب انسان هم همين طور است ، دائما
معرض خاطرات مختلف ، خيالات مختلف و
پاورقی : . 1 جامع الصغير ، ج / 1 ص . 103 |