پاورقی : . 1 صافات / . 74 . 2 ص / . 79
چون میگفت : " « الا عبادك منهم المخلصين »" ( 1 ) يك عده عباد را
سراغ داشت كه آنها را " عباد مخلص " میناميد و میگفت ديگر دستم به
آنها نمیرسد . بندگان مخلص خدا را آنچنان میشناسد كه میگويد " ولی من
به آنها دسترسی ندارم ، هيچ روزنه و نقطه ضعفی در آنها نيست كه من در
آنها نفوذ پيدا كنم " . ائمه را چطور ؟ ائمه را مثل انبياء خوب میشناسد
. آيا به معاد اعتقاد دارد يا نه ؟ يعنی آيا علم دارد كه روز قيامتی هست
يا نه ؟ به آن هم علم و يقين داشت ، میگفت : " « فانظرنی الی يوم
يبعثون »" ( 2 ) خدايا مرا تا روز قيامت مهلت بده .
اين عنصری كه خدا و پيغمبران را میشناسد و به معاد هم اعتقاد جازم دارد
اين سه ركنی كه ما هميشه شرط اسلاميت میدانيم در عين حال قرآن میگويد
كافر است ، چون ملاك كفر اين نيست كه انسان بداند يا نداند ، و ملاك
اسلام هم اين نيست كه انسان بداند يا نداند . ملاك اسلام اين است كه
انسان بداند و در مقابل حقيقت تسليم باشد ، و ملاك كفر اين است كه
انسان بداند ، حقيقت بر او عرضه شده باشد و او در مقابل حقيقت بايستد و
مخالفت كند .
پس اينكه قرآن در يك جا میفرمايد اعمال كافران مانند تلی از خاكستر
است كه باد تندی بوزد ، در يك جا میفرمايد مانند سرابی است كه تشنه او
را آب خيال میكند و در يك جا به ظلمتهايی تشبيه میكند كه در اعماق
درياها وجود دارد ، همه درباره انسانهايی است كه حقيقت بر آنها عرضه
شده و در عين حال در مقابل حقيقت
پاورقی : . 1 صافات / . 74 . 2 ص / . 79 |