ظرفيت خود چيزی از اين آيه كريمه می‏فهمد ، چون در آخر آيه بعد از ذكر
مثل می‏فرمايد : " « و يضرب الله الامثال للناس »" خدا مثلها را برای‏
مردم ذكر می‏كند . در بعضی آيات ديگر می‏فرمايد " خدا مثلها را برای مردم‏
ذكر می‏كند ولی به عمق اين مثلها نمی‏رسند مگر عالمان " . اين نشان می‏دهد
كه مثلهای قرآن عمقهايی دارد كه هر كس نمی‏تواند ادعا كند كه من به عمق‏
آنها رسيده‏ام . حال ما به كمك آنچه مفسرين بزرگ گفته‏اند و در روايات‏
آمده است ، يك سلسله مطالبی درباره اين آيه عرض می‏كنيم . تعبير آيه‏
اين است : " « الله نور السموات و الارض »" خدا نور آسمانها و زمين‏
است .
با توجه به اينكه آسمانها و زمين كه در قرآن ذكر می‏شود نه به عنوان‏
قسمتی از مخلوقات عالم است بلكه به عنوان همه اين مخلوقات و همه‏
مخلوقات علوی و سفلی و غيب و شهادت است ، معنای آيه اين می‏شود كه خدا
نور تمام جهان است . پس در ابتدای اين آيه به خداوند متعال كلمه " نور
" اطلاق شده است .
آنچه بشر ابتدائا از كلمه " نور " می‏فهمد همين نورهای محسوس است كه‏
هنوز هم صددرصد حقيقت آن از نظر فيزيكدانان كشف نشده است ، قدر مسلم‏
اين است كه در جهان ماده يك چيزی به نام " نور " وجود دارد اگر چه از
نظر علمی شناخت آن دشوار باشد .
بعضی از اجسام نيرند و نور می‏پراكنند مثل خورشيد ، ستارگان ، چراغها و
لامپهايی كه خودمان داريم كه اگر اين نورها نمی‏بود جهان سراسر تاريك بود
و به اصطلاح " چشم ، چشم را نمی‏ديد " ولی اين نور كه هست فضا روشن است‏
. اين را می‏گويند نور حسی و مادی .
آنچه مسلم است اين است كه مقصود از اينكه خدا نور