تا آدم بفهمد اين پسر است يا دختر ! " . اين يك امری است برخلاف
خلقت و اصول فطرت . بشر از اين جور هوسهای احمقانه و كودكانه زياد دارد
ولی دوام پيدا نخواهد كرد .
پس يك مسأله اين است كه حال كه امر دائر بوده است كه مرد و زن در
معاشرت با يكديگر آنچه را كه " آزادی مطلق " ناميده میشود نداشته
باشند ، يعنی به هر شكل با يكديگر تماس نداشته باشند ، چرا زن مكلف به
پوشيدن شده نه مرد ؟ رازش همين بود كه عرض كردم .
مسأله ديگر اين است كه اصل مطلب برای چيست ؟ چه لزوم و ضرورتی دارد
؟ چرا بايد مسأله محرم و نامحرم مطرح باشد ؟ چرا بايد زن خودش را از غير
محارم خودش بپوشاند ؟ رمز و سر اين مطلب چيست و چه فايدهای دارد ؟
اولين خاصيتش خاصيت روانی است ، يعنی آرامش روانی . در هر جامعهای
كه روابط زن و مرد بر اساس عفاف بود عفاف در همين حدود اسلامی كه عرض
میكنم يعنی زنان در خارج دايره ازدواج ، خود آرا و خودنما نبودند و وسيله
تهييج مردان را فراهم نكردند و مردان هم در خارج از دايره ازدواج دنبال
لذت جويی و كامجويی به وسيله چشم ، دست ، لامسه و غير لامسه نبودند قلبها
و روحها آرام و سالم است ، و در هر جامعهای كه بر عكس [ اين حالت ]
است اولين ناراحتی اجتماعی ، ناراحتيهای روانی است .
گروهی از فرنگيها گفتند خير ، وقتی زن و مرد از يكديگر دور باشند
ناراحتيهای روانی و عقدههای روانی به وجود میآيد . ولی تجربه همين يك
قرن گذشته و كمتر از يك قرن گذشته كاملا ثابت كرد كه مسأله برعكس است
، به هر اندازه كه آزادی در مسائل جنسی
|