پاورقی : . 1 اسراء / . 44
حال ما اول بايد ببينيم اصلا قرآن چنين حرفی را میزند يا نمیزند . ابتدا
آيات را میخوانيم ، بعد ببينيم بشر به حسب عقل و فهم و عرفان خودش
چقدر توانسته خود را به اين منطق قرآن نزديك كند . پس ما دو مرحله
داريم : يكی اينكه آيا قرآن چنين مطلبی را بيان كرده يا نكرده است ، دوم
اينكه بشر در تلاش و تكاپوی خودش چقدر خود را به اين حقيقت نزديك كرده
است .
قرآن اين مطلب را با عبارات مختلف در جاهای مختلف گفته است . من
مقداری را كه در نظر دارم و حفظ هستم برايتان عرض میكنم . يكی در سوره
بنی اسرائيل است كه شايد از همه جا عامتر و صريحتر بيان فرموده است ،
میفرمايد : " « و ان من شیء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم » "
( 1 ) هيچ چيزی نيست " ان من شیء " يعنی " ما من شیء " چيزی نيست
مگر آنكه خدا را تسبيح میكند ، تسبيح مقرون به حمد ، ولی شما تسبيح آنها
را نمیفهميد ، يعنی نگو من گوشم را كه پای اين چوب يا درخت میگذارم
نمیشنوم كه او خدا را تسبيح میكند ، همين طور ذرات بدن خود . طبق گفته
قرآن هر سلول از سلولهای پوست و گوشت و استخوان و خون من و هر مويی از
موهای بدن من دائما در تسبيح حق تعالی است ، در حالی كه من نمیشنوم .
قرآن میگويد بله ، شما نمیشنويد ، و بلكه " نمیفهميد " تعبير میكند ،
نمیگويد " لا تسمعون " ، میگويد : " « و لكن لا تفقهون »" و ميان
ايندو فرق است . اگر " لا تسمعون " باشد [ يعنی ] ممكن است ما بفهميم
چنين چيزی هست ولی نمیشنويم ، مثل اينكه ما الان میفهميم كه در
پاورقی : . 1 اسراء / . 44 |