مثلا در مورد زنا چهار شاهد عادل و در مورد غير زنا دو شاهد عادل شهادت
دادند ، به چشم خودمان ديديم يا به گوش خودمان شنيديم ( اين بينه شرعی
است ) آنگاه وظيفه ديگری داريم . مادامی كه بينه شرعی نيست . نه حق
داريم بازگو كنيم ، نه حق داريم بگوييم " نمیدانيم " يا بگوييم " شايد
هست ، شايد نيست " و نه حق داريم سكوت كنيم ، بلكه وظيفه داريم
بگوييم دروغ است . هر وقت شرعا ثابت شد ، آن وقت وظيفه ما مبارزه
كردن است . البته در هر موردی يك وظيفهای داريم . در بعضی از مسائل
بايد ما مبارزه كنيم ، در بعضی مسائل حاكم شرعی بايد وظيفهاش را انجام
بدهد ، مثل مورد زنا . قرآن میگويد : شما ای مسلمين ، شما هم با اين زبان
به زبان كردن ، دهان به دهان كردن ، گناه بزرگی مرتكب شديد ، ولی خدا از
اين گناهان میگذرد و گذشت . متوجه باشيد كه بعد از اين ديگر اين كار را
نكنيد " « و لولا فضل الله عليكم و رحمته » " اگر نبود برای شما
مسلمانها رحمت الهی در دنيا و در آخرت " « لمسكم فيما افضتم فيه عذاب
عظيم »" هر آينه میرسيد به شما به خاطر حرف و نقلهای بدون دليل كه در
آن وارد شديد عذاب عظيم ، هم در دنيا و هم در آخرت . فقط لطف خدا جلوی
عذاب دنيا و آخرت را گرفت . پس متوجه باشيد ، ديگر چنين كاری نكنيد .
كدام گناه و افاضه ؟ در چه چيزی ما فرو رفته بوديم و غور میكرديم و
حرفش را میزديم ؟ " « اذ تلقونه بالسنتكم »" آنگاه كه به زبان خودتان
تلقی میكرديد ، يعنی زبان به زبان در ميان شما میگشت . " « و تقولون
بافواهكم ما ليس لكم به علم »" يك چيزی كه اصلا در دل شما جا نداشت ،
چون نمیدانستيد " « و تحسبونه هينا »" خيال میكرديد يك امر كوچكی
است ، اما " « و هو عند الله عظيم »" و
|