شرابخواری ، همان عملی كه در ابتدا بالا رفت ، می‏گويند آن را پايين‏
بياوريد .
پس اعمال انسان يك نظام واقعی دارد . برای اينكه عمل انسان بالا رود
بايد قصد انسان بالا رفتن باشد . اين همان است كه به آن " قصد قربت "
می‏گوييم . برای اينكه عمل انسان بالا برود بايد نيت انسان خالص باشد و
قصد بالا رفتن داشته باشد ، والا محال است انسان قصد بالا رفتن نداشته باشد
و عمل او بالا برود . اين است كه گفتيم انسان لااقل بايد ايمان به خدا و
ايمان به آخرت كه شرط قصد قربت است داشته باشد ، والا آدمی كه اصلا به‏
خدا ايمان ندارد و قصد قربت هم ندارد ، نبايد انتظار داشته باشد كه عمل‏
او بالا برود . وقتی او عمل را بالا نفرستاده ، عمل چگونه بالا برود ؟ ! اين‏
درست مثل اين است كه كسی سنگی را به طرف پايين انداخته و می‏گويد چرا
سنگ به طرف بالا نمی‏رود ؟ سنگ را به طرف بالا نينداخته كه بالا برود .
اين مقدار ( ايمان به خدا و ايمان به آخرت ) شرط اصلی [ مقبوليت و بالا
رفتن عمل ] است ولی چيزهايی هم هست كه به منزله آفت هستند ، يعنی يك‏
عمل راست و درست را خراب و فاسد می‏كنند ، از جمله همين مسأله عناد و
كفری است كه عرض كردم . اگر انسان با حقيقت عناد بورزد ، خاصيت عناد
اين است كه اعمال گذشته انسان را حبط می‏كند . يك نفر مسيحی مؤمن ممكن‏
است عملی را به قصد قربت انجام دهد و مسلم عملش در نزد خدا ضايع‏
نمی‏شود ، اما اگر همان فرد در جای ديگر معاند باشد يعنی تا سخن از پيغمبر
اسلام بيايد فورا عكس العمل مخالف نشان بدهد ، اين كفرش ، آن عملش را
ضايع و باطل می‏كند . همچنين يك نفر سنی ممكن است يك عمل را به قصد
قربت انجام بدهد و عملش