زن ، خودش را در يك وضع مهيجی قرار بدهد ، و همين طور زن نسبت به مرد
ديگر . اين است كه اسلام در معاشرتهای زن و مرد يك حدود و قيودی قائل‏
است و اين حدود و قيود را فقط و فقط برای اين [ وضع ] كرده است كه‏
ارتباط زن و مرد به شكلی نباشد كه تهييج آور باشد ، يعنی شهوات يكديگر
را تحريك كنند . از آياتی كه بعد می‏خوانيم مطلب كاملا روشن می‏شود .
آيات تلاوت شده در اول بحث ، مربوط به " اذن " است ، مربوط به اين‏
است كه اگر فردی می‏خواهد وارد خانه كسی شود ، بدون اعلام و اذن قبلی حق‏
ورود ندارد . اين سه آيه اختصاص به موضوع زن ندارد ولی بيشتر به موضوع‏
زن ارتباط دارد . آيه اين است : " « يا ايها الذين امنوا لا تدخلوا
بيوتا غير بيوتكم حتی تستأنسوا و تسلموا علی اهلها » " ای اهل ايمان‏
هرگز به خانه‏ای غير از خانه شخصی خودتان ( خانه خودتان مستثنی است ) و
حتی به خانه پدر و مادر و خواهرتان و به خانه برادرتان به طريق اولی‏
سرزده وارد نشويد مگر آنكه قبلا استيناس كنيد و بر اهل آن خانه سلام كنيد
. " استيناس كنيد " يعنی انس و الفت و آرامش اهل آن خانه را جلب‏
كنيد .
اين يك نكته بسيار روشنی است كه زندگی داخلی و خانوادگی هر كس‏
مخصوص خودش است و هر كسی از هر كس ديگر برای داخل زندگی خود رو در
بايستی دارد و لهذا اگر كسی سرزده داخل زندگی انسان شود انسان يك حالت‏
فزع و دستپاچگی پيدا می‏كند . قرآن می‏گويد اين كار را نكنيد ، سرزده به‏
خانه كسی وارد نشويد ، قبلا استيناس كنيد ، كاری كنيد كه فزع آنها از بين‏
برود ، يعنی خبر و اطلاع بدهيد .