جريان خلقت در عالم چگونه نشان میدهد نوری را ، چگونه نشان میدهد كه اين
حركتها و تلاشها و جنبشها و پيدايشها ، در ظلمات و كوركورانه نيست ، نور
الهی در باطن همه ذرات عالم هست ، همه نشان میدهد مشيت الهی را ،
تقدير الهی را ، حكمت الهی را . لهذا بعد كه همينها را ذكر میكند كه
خزندگان و روندگان ( به دو پا و به چهار پا ) ، برای اينكه ذكر كند كه ما
اينها را به عنوان مثال ذكر كرديم و منحصر به اينها نيست ، میفرمايد :
" « يخلق الله ما يشاء »" خدا آنچه را كه مشيتش اقتضا كند میآفريند ،
يعنی همه اينها خلقت خداست و بر طبق مشيت الهی به وجود آمده : " « ان
الله علی كل شیء قدير »" قدرت الهی محدود نيست ، برای قدرت الهی
نمیشود مرز و حد قائل شد ، خدا بر هر چيزی تواناست ، هر چه را بخواهد ،
هر جور كه بخواهد خلق میكند . البته خداوند قدير است ، عليم است ، حكيم
است ، مريد است ، معنای اينكه خداوند بر هر چيزی تواناست و هر طور كه
بخواهد خلق میكند ، اين نيست كه همين طور به گزاف و بدون هدف و بدون
حكمت چنين میكند ، چون مشيت مطلق و قدرت بی پايانی دارد همين طور بی
جهت خلق میكند ، نه ، كارش بر اساس حكمت است ، ولی مشيتش محدود
نيست ، قدرتش هم محدود نيست .
از اول آيه نور تا اينجا تقريبا يك فصل مخصوص بود ، فصلی بود توحيدی
و در همه اين فصل ، قرآن میخواهد اين " « الله نور السموات و الارض
" را ارائه بدهد ، گويی به عنوان پايان اين فصل كه وارد فصل ديگر و
مطلب ديگری میشود كه البته باز آن مطلب با اين فصل ارتباط دارد ولی فصل
جداگانه شمرده میشود میفرمايد :
|