در اين آيه باز موضوع " تاليف " آمده ، يعنی خدا ابرهای پراكنده‏ای‏
را به وسيله همين باد جمع می‏كند ، مثل يك مؤلف تاليف می‏كند ، يك جا
گرد می‏آورد و از اينجا انبوهی از ابر [ ايجاد می‏كند . ] در آن آيه "
« يجعله كسفا »" بود يعنی [ ابر را ] فشرده [ می‏كند ] و در اينجا "
« يجعله ركاما »" . مرحله " ركام " يك مرحله بالاتر است ، نه تنها
ابرهای گسترده باز و پشمك مانند ، به صورت جمع شده و فشرده در می‏آيند ،
بلكه ابرهای متراكم [ تشكيل می‏شود ] ، ابر روی ابر و ابر روی ابر قرار
می‏گيرد كه اين ، يك حالت فشردگی بيشتر را بيان می‏كند . " « فتری الودق‏
يخرج من خلاله »" باز آن نتيجه‏ای كه آنجا گفته اينجا هم گفته است :
دانه‏های باران را می‏بينيد از لابلا می‏ريزد .
در اين آيه سوره نور مطلبی ذكر شده است كه اين ديگر برای علمای قديم‏
جز يك مطلب تعبدی هيچ معنی ديگری نمی‏توانسته داشته باشد و آن اين است‏
: " « و ينزل من السماء »" . اين مطلب را ما مكرر عرض كرده‏ايم كه "
سماء " با كلمه " آسمان " كه ما می‏گوييم ، يكی نيست . نصاب می‏گويد :
" سما آسمان ، ارض و غبرا زمين " ولی نه ، آسمان كه كلمه‏ای است فارسی‏
، مركب از دو كلمه " آس " و " مان " است ، " آس " يعنی " سنگ‏
آسيا " كه می‏چرخد . حال اين آس ، اين سنگ كه می‏چرخد ، اگر دستی باشد
به آن می‏گويند " دست آس " ، اگر آبی باشد به آن می‏گويند " آسياب "
يعنی آس آبی ، و به هر حال " آس " اسم آن سنگ است كه می‏چرخد .
آسمان يعنی آن چيزی كه مانند 1 سنگ آسيا می‏چرخد .

پاورقی :
. 1 " مان " يعنی مانند .