سر اين امر واضح و روشن است و آن اينكه زن و مرد نسبت به يكديگر
احساسات مشابه ندارند و از نظر وضع خلقت هم وضع غير مشابهی دارند ،
يعنی اين زن است كه مورد تهاجم چشم و اعضا و جوارح و دست و همه بدن مرد
است نه مرد مورد تهاجم زن . به طور كلی جنس نر و ماده در عالم اينطورند
، اختصاص به زن و مرد انسان ندارد ، جنس نر در خلقت ، " گيرنده "
خلق شده است و جنس ماده به عنوان موجودی كه مورد تهاجم جنس نر قرار
میگيرد . در هر حيوانی هم كه شما نگاه كنيد آنكه به سراغ جنس ديگر میرود
هميشه جنس نر است ، در كبوتر و مرغ و اسب و الاغ و گنجشك و شير و
گوسفند [ و غيره ] اينطور است . در هر حيوانی آنكه وظيفهاش تهاجم است
و غريزه تهاجم به او داده شده جنس نر است ، جنس ماده در عين اينكه
طالب جنس نر است ولی به اين صورت نيست كه او به سراغ جنس نر برود ،
و به همين دليل است كه در انسان هم جنس نر است كه بايد برود و خطبه
كند و دختر را خواستگاری كند و اين پسر است كه به خواستگاری دختر میرود
. خواستگاری كردن پسر از دختر يك امر بسيار عادی و يك امر بسيار طبيعی
و فطری است . اين اواخر ، كسانی كه ندانسته ، يا بگويم تحميق شده ، دم
از تساوی حقوق زن و مرد میزنند و تساوی را با تشابه اشتباه میكنند و خيال
میكنند تفاوت جنس مرد و زن فقط و فقط در آلات تناسلی آنهاست و هيچ
تفاوت ديگری در كار نيست مینويسند اين عجب عادت بدی شده ! چرا پسرها
بايد به خواستگاری دخترها بروند ؟ نه ، بعد از اين رسم اينجور باشد كه
دخترها هم به خواستگاری پسرها بروند !
اولا اين ، مبارزه با قانون خلقت است . اگر قانون خلقت را آنجا كه دو
جنسی است در همه جاندارها عوض كرديد ، اينجا
|