بعضی آدمهای كم سواد اين با هتوهم را اين جور معنی كردند : به آنها
تهمت بزنيد و دروغ ببنديد . بعد می‏گويند : اهل بدعت دشمن خدا هستند و
من دروغ عليه او جعل می‏كنم . با هر كسی هم كه دشمنی شخصی داشته باشد
می‏گويد : اين ملعون ، اهل بدعت است . صغری و كبری تشكيل می‏دهد ، بعد هم‏
شروع می‏كند به دروغ جعل كردن عليه او . شما ببينيد اگر جامعه‏ای به اين‏
بيماری مبتلا باشد كه دشمنهای شخصی خودش را اهل بدعت بداند و حديث با
هتوهم را هم چنين معنی كند كه دروغ جعل كن ، با دشمنهای خودش چه می‏كند !
آن وقت است كه شما می‏بينيد دروغ اندر دروغ جعل می‏شود .
يك وقتی يك مرد عالم و بزرگی ( عالم هم گاهی اشتباه می‏كند ) به من‏
رسيد و گفت شنيده‏ام فلان كس ( يك آدمی كه يك مسلمان كامل عيار است )
العياذ بالله ، اصلا من نمی‏توانم حتی اين را به زبان بياورم ، حالا از باب‏
موعظه است ، برای اينكه بدانيد چه اجتماع ننگينی ما داريم ، البته آن‏
عالم شنيده بود و مرد خوبی است ، گفت شنيده‏ام فلان كس گفته است چقدر
خوب شد العياذ بالله كه محسن حضرت زهرا سقط شد ، برای اينكه اگر او هم‏
می‏ماند دوازده مصيبت برای اسلام درست می‏كرد ! گفتم : تو آخر چرا اين‏
حرف را می‏زنی ؟ ! او يك مسلمان است ، من او را از نزديك می‏شناسم ، او
وقتی فضائل ائمه گفته می‏شود ، اشكش می‏ريزد . ببين تا كجاها عليه يكديگر
جعل می‏كنند . آن وقت اينچنين جامعه‏ای كه كارش جعل است ، كارش بهتان و
تهمت زدن است ، قرآن وعده عذاب داده است . آيه بعد اين است :