را كشف كند . چرا علاقهمند شدند ؟ میخواهد علتش را كشف كند . و فقط
كسانی از حوادث بهره میبرند و بر حوادث تسلط پيدا میكنند و حوادث را
در اختيار خودشان قرار میدهند كه علل حوادث را بشناسند . فلان قوم در
جنگ شكست خورد ، فلان قوم ديگر ، پيروز شد . اگر انسان فقط بگويد اين
شكست خورد و آن پيروز شد ، از اين درسی نمیآموزد ، ولی اگر علل شكست
اين و علل پيروزی آن را به دست بياورد ممكن است كه بر حوادث مسلط بشود
، يعنی همان شكست خورده بار ديگر پيروز شود و شكست خودش را تبديل به
پيروزی كند . اين در مثالهای نسبتا كوچك و عرفی خودمان .
قرآن میخواهد كه ما در همه حوادث عالم دقت كنيم و راز و علت و سر و
حكمت اينها را كشف كنيم ، همين قدر بگوييم امسال الحمدلله باران خيلی
خوب بود ولی سال گذشته متأسفانه باران نبود ، امسال برف چنين آمد ،
ابری هست ، بارانی هست ، تگرگی هست ، نمیخواهد ما به همين مقدار
قناعت كنيم ، میخواهد عبرتی در كار باشد ، يعنی عبوری در كار باشد ،
يعنی ما به راز اينها پی ببريم و در اين رازها هم باز راز اصلی و راز
رازها دست خداست ، در آخر كار بفهميم كه تمام عالم را يك دست قدرت و
يك مشيت است ، او راز رازهاست ، يعنی هر پرده را كه عقب بزنيم پشتش
يك چيزی میبينيم ، آن را عقب بزنيم پشت آن چيزی میبينيم ، ولی قرآن
میگويد به اينها اكتفا نكنيد ، اينقدر برويد جلو تا ببينيد يك دست
قدرت است و يك مشيت است و يك اراده است و يك علم است و يك
حكمت است كه تمام جهان را میگرداند : " « ان فی ذلك لعبره لاولی
الابصار »" .
|