اجتماعی درجات هدايتی دارد در حد خودش ( 1 ) .
در جلسه پيش عرض كردم كه چه در روايات و چه در غير روايات ، يعنی‏
كلمات مفسرين و علما ، راجع به اين مثل كه اين مثل ناظر به چيست‏
بيانات مختلفی شده است . بعضی اين مثل را برای كل جهان دانسته‏اند يعنی‏
به اصطلاح مجموع اين استعاره را يك چيز در نظر گرفته‏اند كه اين دار وجود
و دار هستی يك خانه تاريك نيست ، خانه‏ای است كه پر نورترين چراغها در
آن وجود دارد ( آن مثال چراغ را به عنوان مصداق پرنورترين چراغهای عصر
ذكر كرده است ) پس جهان هستی تاريك و كور نيست ، و بعضی اين مثل را
در مورد انسان پياده كرده‏اند . راجع به انسان هم در جلسه پيش مطالبی‏
عرض كرديم ، حالا يك بيان مختصری كه جامع همه اينها باشد عرض می‏كنيم .
می‏گويند هدايت چند نوع است : " هدايت طبيعی " كه در طبيعت بی‏جان‏
هم وجود دارد . " هدايت حسی " يعنی همين حواس ما . تمام اينها
چراغهای هدايتی است كه در وجود انسان يا حيوان هست . " هدايت غريزی‏
" كه در هر حيوانی يك سلسله غرايز وجود دارد كه حيوان را به سوی مقصدش‏
رهبری می‏كند . " هدايت عقل " : خود قوه عاقله يك نور است كه به‏
انسان داده شده است تا از اين نور

پاورقی :
. . 1 بيش از اين ديگر درباره اين آيه از اين جهت توضيح نمی‏دهم . من‏
در بعضی از نوشته‏های خودم مخصوصا اين موضوع را يادآوری كرده‏ام : اينكه‏
افرادی اينطور خيال می‏كنند كه خدا از نظر قرآن يك غايب و يك مخفی‏
بالذات است و انسان فقط و فقط از طريق جهان می‏تواند اين مخفی را كشف و
پيدا كند ، درست نيست ، بر عكس است و اين يك معرفت ناقص است ،
معرفت واقعی اين است كه شخص ، عالم را به خدا می‏شناسد نه خدا را به‏
عالم . در اين زمينه مخصوصا در كلمات ائمه اطهار و از جمله نهج البلاغه‏
زياد تأكيد شده است .