توجهات مختلف است ، يك وقت در اين موضوع فكر می‏كند ، يك وقت در آن‏
موضوع می‏انديشد ، يك وقت از آن طرف ، يك وقت از اين طرف ، يك وقت‏
حب ، يك وقت بغض ، يك وقت ناراحتی ، يك وقت راحتی . اصل معنی "
قلب " همين طور كه عرض كردم جا به جا شدن است . " « يقلب الله‏
الليل و النهار »" خدا شب و روز را جا به جا می‏كند ، شب را می‏برد روز
را می‏آورد ، روز را می‏برد شب را می‏آورد ، البته بردن شب و روز به همين‏
است كه زمين ما را يك كره گردان قرار داده ، كره‏ای كه علاوه براينكه در
يك حركت ساليانه سيصد و شصت و پنج روزه به دور كره خورشيد می‏چرخد ،
خودش هم دائما به دور محور خودش می‏چرخد . مثل زمين درست مثل سيبی است‏
كه انسان به هوا پرتاب كند ولی طوری پرتاب كند كه همين طور كه حركت‏
می‏كند به دور خودش هم بچرخد . زمين به دليل اينكه به دور خودش می‏چرخد
دائما شب و روز را جانشين يكديگر می‏كند ، و عرض كردم كه اين علما
می‏گويند خود جانشين شدن شب و روز يكی از عوامل پيدايش كائنات جويه‏
است ، چون اختلاف فشار هوا ايجاد می‏كند و طبعا جنبش و حركت برای باد
ايجاد می‏كند كه منشأ خيلی حوادث ديگر می‏شود ، و ظاهرا سر اينكه قرآن بعد
از موضوع پيدايش ابرها و ريزش باران اين موضوع را ذكر كرده است تاثيری‏
است كه گردش شبانه روز در پيدايش كائنات جويه دارد . " « يقلب الله‏
الليل و النهار »" خدا جا به جا می‏كند شب و روز را " « ان فی ذلك‏
لعبره »" همانا در اين مطلب عبرتی است برای صاحبان ديده ، برای آنان‏
كه ديده بينا داشته باشند . " عبرت " از ماده عبور است . ديدنها دو
جور است . بعضی ديدنها هست كه از همان مقداری كه به چشم ديده می‏شود
بيشتر نيست . ديدن حيوان همين طور است . يك