انسانهايی صادق است كه از يكی از پرتوهايی كه خدای متعال فرستاده است و
انسان موظف و مكلف است كه خود را به آن پرتو روشن كند [ استفاده نكند
. ] ظلمت از آنجا پيدا میشود ، يعنی انسان مكلف و موظف است كه از
پرتو نور وحی و نبوت ، با كمك از نور فطرت خودش بهرهگيری كند ، و
وقتی از اين نورها استفاده نكند آنگاه انسان در ظلمت قرار میگيرد ، و
نور خدا سراسر هستی را فرا گرفته است : "« الله نور السموات و الارض
" سراسر هستی روشن به نور خداست و سراسر هستی آگاه از وجود خداوند
است ( چون در روشنايی است نه در تاريكی ) و شناسای خالق و باری خودش
است . در اين آيه مطلبی را ذكر میفرمايد كه اين مطلب به عبارات مختلف
در قرآن مجيد آمده است . مطالب قرآن مجيد هميشه از بشر جلوتر است ،
طبعا اينطور است ، يعنی بشر بايد كوشش كند خودش را به اين حقايق
برساند . انسان هرگز نبايد انتظار داشته باشد كه قرآن مطالب را هميشه در
سطح معلومات ما بيان كند ، چون معلومات قابل پيشروی و توسعه و تكامل
است . يك كتاب بشری اين طور است . يك نفر كه میخواهد به نور قرآن
مهتدی باشد بايد گوشش به ندای قرآن باشد و ببيند از اين حرفها چه در
میآيد .
يكی از حرفهايی كه قرآن روی آن تكيه كرده است مسأله تسبيح موجودات و
تحميد موجودات هر دو است . قرآن در بعضی از بيانات خودش میگويد تمام
ذرات وجود ، خدا را تسبيح میكنند و حمد میكنند ، يعنی طبق منطق قرآن مثلا
چوب و فلز ، خدا را تسبيح میكنند ، ذرات هوا تسبيح گوی خدا هستند ، هر
ملكول از ملكولهای آب و هر ذره كوچكتر از اتم خدا را تسبيح میكند .
|