پاورقی : . 1 اصول كافی ، كتاب الايمان و الكفر ، باب الحسد ، حديث 2
پاك و پاكيزه بالا برود اما اگر مسأله امامت اميرالمؤمنين بر او عرضه شد
و قبول نكرد و عناد ورزيد قطعا اعمالش همه به هدر رفته است .
نه تنها عناد اين كار را میكند ، خيلی چيزهای ديگر هم خود ما داريم [
كه اعمالمان را هدر میدهد ] . نبايد خيال كرد اين مسأله فقط مربوط به
آنهاست . لازم نيست عناد تنها در مورد نبوت يا امامت يا توحيد باشد ،
در موارد ديگر هم همين طور است . ممكن است انسان به نحو ديگری معاند
باشد . فرض كنيد كسی يك مسألهای از من میپرسد و من جوابی میدهم . از
يك نفر ديگر هم همان مسأله را میپرسد و او جواب ديگری میدهد . بعد به
من میگويند فلان كس جواب مسأله را اين طور داد . تا به من گفتند ، با
اينكه من خودم بهتر از ديگران میفهمم كه او درست گفته اما حاضر نيستم
خودم را بشكنم و بگويم ببخشيد ، من اشتباه كردم ، ايشان درست فرمودند ،
بلكه شروع میكنم به توجيه و تأويل كردن و میخواهم به هر نحوی شده حرف او
را خراب كنم و حرف خودم را به كرسی بنشانم . اين هم خودش درجهای از
عناد است . در اين صورت نمیتواند نماز من نماز درستی باشد در حالی كه
من اينقدر خودخواه و معاندم كه حاضر نيستم نسبت به اينكه مسألهای را
ديگری بهتر از من جواب داده تسليم باشم و به اشتباه خود اعتراف كنم .
حسادت هم همين طور است . پيغمبر اكرم فرمود : " « ان الحسد لياكل
الحسنات كما تأكل النار الحطب » " ( 1 ) .
حسد ، حسنات انسان را میخورد آنچنانكه آتش هيزم را ،
پاورقی : . 1 اصول كافی ، كتاب الايمان و الكفر ، باب الحسد ، حديث 2 |