را بدی كردن سگساری است ( كار سگها هم چنين است . يك سگ ، سگ ديگر
را گاز میگيرد ، او هم گاز میگيرد . اگر كسی به انسان بدی كرد و او هم
بدی را با بدی جواب داد ، هنری كه كرده ، كار سگها را انجام داده است .
اگر انسان سگی را بزند فورا بر میگردد و پای او را میگيرد ) . خوبی را
خوبی كردن ، خرخاری است ( يعنی اگر كسی به آدم خوبی كند و در مقابل خوبی
او خوبی كند خيلی هنر نكرده است . يك الاغی میآيد شانه الاغ ديگر را با
دندانش میخاراند ، او هم فورا شانه اين را میخاراند . اين مقدار را كه
خوبی را بايد با خوبی جواب داد و در مقابل خوبی بايد خوبی كرد الاغ هم
میفهمد ) ، اما بدی را نيكی كردن ( در مقابل بدی خوبی كردن ) كار خواجه
عبد الله انصاری است .
میفرمايد : " « و لا يأتل اولوا الفضل منكم و السعه ان يؤتوا اولی
القربی و المساكين و المهاجرين فی سبيل الله »" متمكنين قسم نخورند ،
غيرت دينی شان اينجا به جوش نيايد ، آنها بدی كردند ولی شما در مقابل
بدی خوبی كنيد ، قسم نخورند كه از كمك مالی به خويشاوندانشان يا مسكينها
يا مهاجرينی كه در راه خدا مهاجرت كردند [ صرف نظر میكنند ] به خاطر
اين كار بدی كه كردند و در اين تهمت شركت كردند " « و ليعفوا و
ليصفحوا »" عفو كنند ، گذشت داشته باشند " « الا تحبون ان يغفر الله
لكم »" آيا دوست نداريد كه خدا شما را بيامرزد ؟ ( چه تعبير عجيبی
است ! ) ای بشرها ، از گناه يكديگر بگذريد ، زيرا خودتان گنهكاريد و
اميد داريد خدا از گناهان شما بگذرد ، آنچه را كه انتظار داريد خدا
درباره شما رفتار كند درباره بندگان خدا رفتار كنيد ، سختگير نباشيد ، تا
ممكن است گنهكاران را از راه خوبی [ كردن ] معالجه كنيد ، آنجا كه ممكن
نشد ، از راه
|