دارد كه برای اينكه عمل انسان مقبول درگاه خدا واقع بشود انسان حتما به‏
خدا اعتقاد داشته باشد ، مسلمان باشد ، ايمان داشته باشد ، يا به تعبيری‏
كه در اين آيات هست به نور الهی روشن شده باشد ، كار خوب به هر حال‏
خوب است ، خدا هم كه غنی است ، پس برای خدا چه فرق می‏كند كه بنده‏ای‏
كه كار خوب و يا كار بد می‏كند او را بشناسد يا نشناسد ، خدا چون خداست‏
و بزرگ و عظيم و غنی و بی اعتناست ، نبايد بين بندگان چه آن بنده‏ای كه‏
او را می‏شناسد و در درگاه او سر تعظيم فرود می‏آورد ، نماز می‏خواند و روزه‏
می‏گيرد ، و چه آن بنده‏ای كه اساسا او را نمی‏شناسد و بلكه نسبت به او
مخالف و ياغی است ولی در عين حال اينها هر دو كار خوب می‏كنند فرق‏
بگذارد . پس روز قيامت نبايد مسأله ايمان ، حسابی داشته باشد ، فقط
بايد عمل حساب داشته باشد ، بنابراين اگر يك آدم مادی مسلك منكر خدا و
منكر همه پيغمبران خدا كار خيری كرده ، مثلا خدمتی به بشريت كرده است ،
خدا بايد او را به بهشت ببرد ، همانطور كه اگر يك بنده‏ای كه او را
می‏شناسد كار خوب بكند ، بايد او را به بهشت ببرد ، و غير از اين هم‏
نمی‏تواند باشد . اگر غير از اين باشد بايد بگوييم خدا العياذ بالله مثل‏
آن رؤسايی است كه ميان افرادی كه می‏آيند تعظيم می‏كنند و تملقش را
می‏گويند و آن افرادی كه پيش او نمی‏آيند تعظيم كنند و تملق بگويند فرق‏
می‏گذارد ، در صورتی كه ما می‏گوييم رئيس خوب آن رئيسی است كه هيچ فرقی‏
ميان افراد از اين نظر نگذارد ، فقط به كار افراد توجه كند ، اگر ديد كار
فرد خوب است به او پاداش بدهد . اين موضوع را خيلی از افراد به صورت‏
اشكال و ايراد سؤال می‏كنند و من خودم در آخرين بخش كتاب عدل الهی همين‏
مسأله را مطرح و مفصل درباره