خانه خودش در يك وضعی است كه نمی‏خواهد ديگران او را در آن وضع ببينند
) و اسباب ناراحتی ايجاد می‏كرد . صاحب آن باغ چند بار به او تذكر داد
ولی او گوش نكرد . آمد خدمت رسول اكرم و شكايت كرد : يا رسول الله !
فلان كس را شما نصيحت كنيد ، سرزده داخل خانه من می‏شود . حضرت او را
خواستند و مطلب را به او فرمودند . گفت خير ، من درختم آنجاست و حق‏
دارم بروم . حضرت متوجه شدند كه اين آدم ، آدم ناراحتی است . فرمودند
پس يك كار ديگر بكن ، بيا اين درختت را به من بفروش ، من درختی بهتر
از اين در جای ديگر به تو می‏دهم . گفت نمی‏خواهم ، درخت خودم را می‏خواهم‏
. فرمودند دو درخت به تو می‏دهم ، ولی باز نپذيرفت ، سه درخت ، چهار
درخت و تا ده درخت [ را حضرت به او پيشنهاد كردند ] ، باز قبول نكرد .
فرمودند من برای تو ضمانت درخت خرما در بهشت می‏كنم . گفت درخت بهشت‏
را هم نمی‏خواهم ، درخت ، همين درخت و من اصلا اجازه نمی‏گيرم . نشان داد
كه يك آدم قلدری است . ( همان طور كه قبلا عرض كردم اسلام اول با نرمش‏
وارد می‏شود ولی وقتی كه فايده نبخشيد خشونت اعمال می‏كند ) . حضرت فورا
به صاحب باغ دستور دادند : به باغ می‏روی و درخت او را از ريشه می‏كنی و
جلويش پرت می‏كنی ! " « انه رجل مضار » " او مردی است مزاحم " « لا
ضرر و لا ضرار علی مؤمن » " در دين اسلام ضرر و ضرار وجود ندارد ( 2 ) .
بعد [ قرآن ] می‏فرمايد : " « فان لم تجدوا فيها احدا فلا غ

پاورقی :
. . 1 فروع كافی ، ج 5 ، ص 294 ، حديث . 8
. 2 قاعده " لا ضرر و لا ضرار " از اينجا به وجود آمده است .