اگر از راهی بروند ، به مقصدی كه در نهايت آن راه قرار گرفته است
میرسند ولی اگر به راهی نروند انتظار رسيدن به مقصد آن راه را هم نبايد
داشته باشند . يك فرد ماترياليست يا يك ملت ماترياليست اگر راه
دنيای خودش را درست طی بكنند قرآن میگويد به مقصد دنيای خودش میرسد ،
اما يك ملت خدا شناس اگر همان راه دنيا را غلط طی بكند به مقصودش
نمیرسد . به همين دليل يك ماترياليست وقتی كه به طرف خدا نرفته و راه
به سوی خدا يعنی راه تقرب به حق و راه بهشت را و راه اينكه سعادت آن
جهانی را هم داشته باشد نرفته است اصلا توقع چه چيزی دارد ؟ ! همين طور
كه ما در دنيا راه نرفته را نبايد انتظار سعادتش را داشته باشيم ، در
آخرت هم نبايد چنين انتظاری داشته باشيم . اين است كه بعد از آيه نور
كه همه نظرش بر طبق روايات و آنچه كه از خود آيه استفاده میشود به
هدايت الهی است و در ذيل آيه هم میفرمايد : " « يهدی الله لنوره من
يشاء »" میفرمايد : "« ليجزيهم الله احسن ما عملوا و يزيدهم من فضله
" ( تعبيرهای قرآن خيلی عجيب است ! ) " « يجزيهم الله »" يا به
" « يهدی الله »" برمیگردد و يا به " « فی بيوت اذن الله ان ترفع و
يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغد و والاصال »" ، فرق نمیكند ، چه
بگوييم خدا آنها را هدايت میكند برای اين منظور و چه بگوييم اهل هدايت
آن طور درست عمل میكنند و خدا را فراموش نمیكنند به اين منظور : "
« ليجزيهم الله احسن ما عملوا »" اين نور خدا برای اين است كه خدا عمل
آنها را به نيكوترين وجهی كه عمل كردهاند يعنی به نيكوترين نحو عملی كه
يك عمل كننده انجام بدهد پاداش دهد . و اين همان مطلبی است كه عرض
كردم ، يعنی ايمان چنين ارزشی به عمل انسان میدهد كه آن حداكثر پاداشی كه
بايد بگيرد
|