بخواهد و اراده كند و بدون آنكه خود او تشخيص بدهد ، يك نيروی مرموز
داخلی وضع اعضا و جوارح و شرايط زندگی او را در داخل طوری می‏سازد كه با
محيط جديد متناسب باشد ، و اين يكی از آن رموز عجيب خلقت است ، يعنی‏
يكی از رموزی است كه نشان می‏دهد اصل هدايت الهی در بطون همه موجودات‏
هست ، آن " « نور السموات و الارض »" در همه جا هست ، موجود را در
هر شرايطی كه قرار بگيرد ، به سوی خير و كمال خودش هدايت می‏كند بدون‏
آنكه خود آن موجود درك كند و بفهمد . همين الان كه ما اينجا نشسته‏ايم‏
قلب ما روی ميزان معينی كار می‏كند ، كبد ما روی ميزان معينی كار می‏كند ،
خون ما يك ميزان معينی دارد ، گلبولهای سفيد خون ما يك مقدار معينی‏
دارد ، گلبولهای قرمز خون ما يك مقدار معينی دارد . اگر جو ما را عوض‏
كنند ، مثلا ما را ببرند در فضای خيلی بالا كه فشار هوا كمتر می‏شود ،
نيازهای بدن تغيير می‏كند ، تا نيازها تغيير كرد اگر به سرعت ما را از
محيط خارج نكنند كه مجالی برای آن نيروی مرموز باقی نماند ، بلكه تدريجا
ما را [ به جو جديد ] ببرند تدريجا اين دستگاه بدون ما خودش را تغيير
می‏دهد و با وضع موجود منطبق می‏كند ، مثلا اگر از گلبولهای سفيد خون يك‏
مقدار زياد است و آنجا ديگر لازم نيست ، يك مقدار را حذف می‏كند ، يا
اگر بر عكس ، بدن نياز به گلبول سفيد بيشتری داشته باشد فورا شروع می‏كند
به ساختن . حتی لازم نيست بگوييم محيط را عوض می‏كنيم ، يك انسان مثلا در
اثر تصادف ، پاشكستگی و چاقو خوردگی ، خون زيادی از بدنش می‏رود ، بدن‏
به يك مقدار معينی خون نياز دارد ، در وقتی كه خون به قدر كافی دارد
راحت و آرام است ، تا خون رفت و بدن نياز به خون پيدا كرد فورا تمام‏
بدن شروع می‏كند به فعاليت برای ساختن خون ،