يعنی انسان حسناتی انجام می‏دهد و در ديوان اعمالش حسنات زيادی هست ،
بعد مرتكب يك حسادت می‏شود ، تمام آنها محو و نابود می‏شود . در حديثی‏
پيغمبر اكرم در مورد بعضی از اعمال و اذكار فرمود هر كس اين عمل را
مرتكب بشود يا اين ذكر را بگويد خداوند متعال برای او درختی در بهشت‏
غرس می‏كند . يكی از حاضرين عرض كرد : يا رسول الله ! پس ما در بهشت‏
خيلی درخت داريم . فرمود : بلی ، اگر آتشی از اينجا نفرستيد و آنها را
آتش نزنيد .
پس می‏بينيد اگر كافر ( 1 ) ايمان به خدا نداشته باشد و به قيامتی‏
معتقد نباشد و كاری را برای عالم بالا انجام ندهد عملش بالا نمی‏رود ، و
اگر چنين كاری را كرد ولی كفر عنادی و كفر جحودی داشت ، خود اين كفر
جحودی ، عملش را بعد از اينكه مأجور بوده از بين می‏برد ، همين طور كه‏
اعمال ما را مثلا حسادت از بين می‏برد . اعمال خيری كه مرتكب می‏شود اگر
به قصد خدا نباشد و قصد قربت در كار نباشد تو خالی و پوچ و سراب است ،
خيال می‏كند كاری كرده ولی وقتی كه چشم به آن جهان باز كرد می‏بيند تمام‏
اين اعمالی كه او آنها را خير و مفيد به حال خودش خيال می‏كرد بی روح و
بی معنی و مرده است ، اينها همه سراب‏اند و او خيال می‏كرده آب است .
ديگر وای به حال انسانی كه كافر باشد ، كفرش هم كفر جحودی و عنادی باشد
و گناه هم مرتكب بشود ، كافر در حال كفر مرتكب گناه بشود ، آن ديگر "
« ظلمات بعضها فوق بعض »" است . قرآن برای اين دسته مثل عجيبی ذكر
می‏كند : [ مثل آنها مثل ] تاريكی اندر تاريكی است ، می‏فرمايد : " « او
كظلمات فی بحر لجی »"

پاورقی :
. 1 [ به معنی غير مسلمان كه شامل اهل كتاب و غيره می‏شود ] .