شروع به ساختن خون می‏كند . اين ديگر با اين اصول طبيعی كور و كر جناب‏
داروين قابل توجيه نيست ، و خيلی از اين مسائل هست . من خودم در چند
سال پيش مقاله‏ای نوشتم به نام " توحيد و تكامل " كه در " مكتب تشيع‏
" چاپ شد ، در آنجا اين مطلب را ثابت كردم كه مسأله داروينيزم ،
می‏خواهد درست باشد می‏خواهد درست نباشد ، به مسأله توحيد ضرری نمی‏رساند
، بلكه بيشتر مسأله توحيد را تأييد می‏كند ، يعنی بيشتر ثابت می‏كند كه‏
يك نيروی مرموز تدبير و هدايتی در درون جاندارها هست كه اينها را در
جهت مصلحت حيات تطبيق می‏دهد .
حال آن درسی كه ما بايد بگيريم چيست ؟ آيا صرف يك درس زيست‏شناسی‏
است كه همه جانداران از آب آفريده شده‏اند ؟ اين علم است ، حرف درستی‏
هم هست ، خداوند همه موجودات را با اينكه اصلشان از آب است متنوع‏
آفريده است ، حال يا به شكلی كه داروين می‏گويد : " تسلسل انواع " يا
غير تسلسل انواع ، ولی به هر حال انواعی پيدا شده است كه برای يك فرد
بشر شناختن آن انواع امكان ندارد ، يعنی اگر ما بخواهيم فقط انواع‏
حيوانات را بشناسيم ، سالهای زياد بايد درس بخوانيم ، آخرش هم شايد
نتوانيم ، تازه يك متخصص اگر انواع صحرايی را بشناسد ، انواع دريايی را
ديگر نمی‏شناسد . پس قرآن نظرش به چيست ؟ نظرش به آن كلمه " الله "
است . قرآن هميشه می‏خواهد ما به اين نكته توجه كنيم كه اين