اينهاست . مفسرين هم راجع به اينكه چرا قرآن دو مثل آورده است وجوهی‏
ذكر كرده‏اند و شايد بيشتر همين وجه را كه بهتر هم همين است گفته‏اند كه‏
مثال اول برای كار خوب آنهاست و مثال دوم برای كار بدشان كه در ظلمت‏
است .
عرض كرديم كه برای اعمال كافران يك مثل ديگر هم در قرآن ذكر شده .
مثال می‏زند به تلی از خاكستر كه باد تند بوزد و آن را از بين ببرد . جلسه‏
پيش عرض كرديم كه اين مثل ، مثل كارهای خوبی است كه [ آنها ] به قصد
قربت هم انجام داده‏اند و واقعا هم كاری كرده‏اند ولی بعد عناد و كفرشان‏
يا چيز ديگری سبب شده است كه آن عمل از هم پاشيده شود . به هر حال قرآن‏
اين منطق را دارد چه برای كافر و چه برای مسلمان كه : " « و قدمنا الی‏
ما عملوا من عمل فجعلناه هباء منثورا »" قرآن می‏گويد بسا هست كه‏
انباری از عمل نيك وجود دارد ولی ما می‏آييم آن را مثل غبار پراكنده‏
می‏كنيم . ( البته خداوند هرگز عمل خوب را با قيد خوب بودن خراب نمی‏كند
) يعنی نظام تكوينی ما اين است ، آنها گناهانی مرتكب می‏شوند كه اثر آن‏
گناهان اين است كه اعمال خيرشان را به كلی از ميان ببرد و نيست و نابود
كند .
اين ، سه مثلی بود كه قرآن برای اعمال كافران ذكر می‏كند ، و همان طور
كه عرض كردم مقصود از كافران در اينجا هر غير مسلمانی نيست ، بلكه آنان‏
كه در مقابل حقيقت می‏ايستند و مخالفت و قيام و مبارزه می‏كنند .
آيه ديگر باز صحنه‏ای از نور را ذكر می‏كند ، بر عكس اين دو آيه كه‏
صحنه‏ای از محروميت از نور ( محروميت از نور وحی و محروميت از نور
فطرت ) را كه اسمش ظلمت است ، ذكر كرد ، و آن اين است كه نه سراغ‏