همه عالم به نور اوست پيدا
كجا او گردد از عالم هويدا
روايتی است در توحيد صدوق كه شخصی غير مسلمان آمد خدمت اميرالمؤمنين‏
علی ( ع ) و عرض كرد : يا علی ! خدا كجاست ؟ علی ( ع ) فرمود : هيزم‏
بياوريد . هيزم آوردند ( گويا شب هم بوده است ) . فرمود آتش بزنيد .
تا آتش زدند همه جا روشن شد . فرمود : اين نور كجاست ؟ در كجای‏
اينجاست ؟ گفت : همه جا . فرمود : اين نور ، مخلوقی از مخلوقهای خداست‏
، تو نمی‏توانی بگويی كجاست ، می‏گويی تا هر جا كه روشن كرده همه جا هست‏
، خدا هم همه جا هست و تا هر جا كه روشن كرده ، [ هست ] و هر جا كه‏
هست او روشن كرده و جا هم جايی است كه او روشن كرده و ماوراء ندارد ،
« و بنور وجهك الذی اضاء له كل شی‏ء » .
پس يك بحث اين است كه آيا ما می‏توانيم به خداوند متعال كلمه " نور
" را اطلاق كنيم يا نه ؟ بله ، می‏توانيم ، به دليل اينكه هم ائمه دين‏
اطلاق كرده‏اند ، هم ظاهر آيه قرآن در اينجا همين است و هم از نظر به‏
اصطلاح دليل عقلی مانعی ندارد . ولی بايد بدانيم كه اگر می‏گوييم خدا نور
است ، نه مقصود اين است كه العياذ بالله از نوع نورهای حسی است [ چرا
] كه اينها از مخلوقات خدا هستند ، بلكه فقط به معنی اين است كه ذات‏
الهی ذات پيدا و پيدا كننده است ، پيداترين پيداها و روشن‏ترين روشنها
اوست و هر چيزی كه روشن است ، از پرتو او روشن است ، هر چيزی كه‏
پيداست از پرتو او پيداست . به اين معنا خدا نور است . خداست آنچه كه‏
پيداست به خود و به ذات خود ، چيزی او را پيدا نكرده است ، چيزی است‏
كه هر چيز ديگر به او پيداست و به نور او پيداست و از فروغ او