كجاست كه در آنجا نور خدا نباشد ، و مگر می‏شود نور خدا در جايی باشد و
آگاهی و شعور و ادراك در آنجا نباشد ؟ البته هر موجودی ادراك و شعور و
آگاهی‏اش به آن درجه وجودی خودش بستگی دارد .
بنابراين وقتی كه ما می‏گوييم جمادات حيات ندارند راست می‏گوييم ،
نمی‏خواهيم بگوييم جمادات حيات دارند به آن معنا كه نباتات حيات دارند
، نه ، نباتات حياتی دارند ، حيوانات حيات عالی‏تری دارند و انسان‏
حيات عالی‏تر و كاملتری دارد در اين رو ، و در اين رو جمادات هيچ حياتی‏
ندارند ، ولی در آن روی ديگر جمادات هم دارای نوعی حيات و بينش و
دانش و آگاهی هستند و اين حقيقتی است كه قرآن به ما آموخته است :
« الم تر ان الله يسبح له من فی السموات و الارض و الطير صافات كل قد
علم صلاته و تسبيحه ».
عرض كردم راجع به اين " الم تر " بعضی گفته‏اند يعنی " الم تعلم "
آيا نمی‏دانی ؟ كه منظورشان اين بوده كه تسبيح را به زبان حال بدانند ،
ولی مرحوم فيض در تفسير صافی ( 1 ) از يك مرد بزرگی نقل می‏كند كه در
اينجا مخاطب شخص پيغمبر است ، به پيغمبر می‏گويد : " آيا شهود نكردی ؟
" يعنی تو كه اينها را به شهود درك كردی .
" « الم تر ان الله يسبح له من فی السموات و الارض »" [ آيا شهود
نكردی كه ] خدا را تسبيح می‏كند هر كه در آسمانهاست و هر كه

پاورقی :
. 1 ج / 3 ص . 439