پاورقی : . 1 نور / . 40
است در بيابانها و بخصوص بيابانهای شنزار خيلی اوقات به هنگام تابيدن
آفتاب ، انسان از دور نگاه میكند و خيال میكند يك درياست كه در آن ،
آب دارد موج میزند و اگر تشنه باشد به سوی آب میرود ، ولی هر چه نزديك
میشود میبيند آب از او دور میشود تا كم كم میفهمد كه خيال بوده و از
انعكاس نور يك چنين وضعی پيدا شده و اصلا آبی وجود ندارد ، صورت و شكل
و ظاهر و خيال آب هست ولی خود آب نيست .
گاهی نيز قرآن اعمال كافران را تشبيه میكند به تاريكيهايی كه انسان در
يك شب ظلمانی در ميان امواج طوفانی دريا گرفتار است و همين طور موج از
پس موج ، حركت میكند و هوا هم ابری است ، هيچ نوری وجود ندارد و به
قدری تاريك است كه حتی دستش را هر چه نزديك به چشمش بياورد كه آن را
ببيند ، دست خودش را نمیبيند .
اين سه مثل هر كدام ناظر به يك چيز بالخصوص است : يكی مثل كارهای بد
كافران است كه " « ظلمات بعضها فوق بعض »" ( 1 ) ، يكی مثل است
برای كار خوبشان كه خيال میكنند كار خوب انجام دادهاند ، بعد میبينند
سراب بوده است نه آب ، و يكی ديگر مثل است برای كار خوبی كه اول هم
يك چيزی بوده ولی بعد كاری انجام دادهاند كه آن را به كلی نيست و نابود
كردهاند .
باسمك العظيم الاعظم الاعز الاجل الاكرم يا الله . . .
پاورقی : . 1 نور / . 40 |