بيانات در دیدار مسئولان اجرائى استان قم‌

5/8/1389

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم‌
و الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا و نبيّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد    و على اله الأطيبين الأطهرين المنتجبين سيّما بقيّةالله فى الأرضين‌.
السّلام عليك يا سيّدتى و مولاتى يا فاطمة يا بنت موسى‌بن‌جعفر ايّتها المعصومة سلام الله عليك و على ابائك الطّيّبين الطّاهرين المعصومين‌.
خيلى خوشوقتيم از اينكه با خدمتگزاران صميمى و بااخلاص ملت ايران و شهر قم امروز اين ديدار بسيار شيرين را داريم. من تشكر ميكنم از اينكه هيئت محترم دولت زحمت كشيدند و براى تدبير در زمينه‌ى آبادانى قم و كمك به رفاه اين مردم عزيز، به قم مشرف شدند و در برابر بارگاه حضرت معصومه (سلام الله عليها) حاضر گرديدند. از همه‌ى شما حضار محترم هم در هر بخشى كه مشغول خدمت هستيد، صميمانه تشكر ميكنم و اميدوارم خداوند متعال به شما توفيق بدهد و از شما راضى باشد و بتوانيد ان‌شاءالله اين مردم عزيز را، اين مردم مؤمن و پرشور را به تمام معناى كلمه از خودتان راضى و خشنود كنيد.
 يك توفيق بزرگ براى هر كسى، توفيق خدمت است. از نظر خداوند متعال، خدمت به انسانها فى نفسه يك ارزش و يك حسنه است. اگر آن مردمى كه به آنها خدمت ميكنيد، داراى امتيازاتى باشند مثل ايمان، مثل جهاد، مثل انگيزه‌هاى عالى در حركتهاى اجتماعى، خدمت به آن مردم ارزش مضاعف پيدا ميكند؛ و خدمت به مردم قم از اين قبيل است؛ مردم مؤمنى كه در مواجهه‌ى با مسئوليتهاى سنگين در طول ده‌ها سال گذشته امتحان خود را بخوبى داده‌اند و از عهده‌ى امتحان سربلند بيرون آمده‌اند. خدمت به اين مردم، حقيقتاً توفيق بزرگى است. شما برادران و خواهران عزيز و محترم اين را قدر بدانيد.
 قم در دوران حاكميت طاغوت مبغوض بود. مبغوض بودن آن هم درست به دليل امتيازات معنوى و واقعى اين شهر بود؛ به دليل تدينشان، به دليل ارتباطشان با روحانيت، به دليل حوزه‌ى علميه‌ى مستقر در اين شهر. اولين فرياد مقابله‌ى با ظلم رضاخانى از شهر قم بلند شد. مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى براى اينكه بتواند با استبداد رضاخانى در آغاز حكومت او مقابله كند، قم را پناهگاه خود قرار داد؛ به قم آمد و علماى شهرهاى مختلف از نقاط مختلف كشور در قم جمع شدند؛ كه البته با سركوب حكومت مستبد چكمه‌پوش پهلوى مواجه شدند و مرحوم حاج آقا نورالله مسموم شد و به شهادت رسيد. بعد از آن در همين صحن مطهر، يك عالم دينىِ باتقوا فريادش را عليه كشف حجاب بلند كرد و همه را متوجه خود كرد. رضاخان از تهران بلند شد آمد، آن مرد عالم و متقى و پرهيزگار و مجاهد و معنوى را زير مشت و لگد گرفت. مقابله‌ى با دستگاه پهلوى در قم داراى اين سوابق است. پس مسئله فقط از دوران شروع مبارزات روحانيت در سال 41 نيست. همه‌ى اينها موجب شده بود كه حكومت طاغوت با قم به صورت يك دشمن برخورد كند. لذا آبادانى و عمران در قم نبود، صرف بودجه‌هاى لازم در قم نبود، امكانات گوناگون نبود؛ يعنى كمتر از نقاط ديگر به قم توجه ميكردند. بسيارى از نيازهاى مردم در دوره‌ى طاغوت ناديده انگاشته ميشد و به مردم نميرسيدند؛ آنها كارهاى ديگرى داشتند؛ ليكن قم باز در مقايسه‌ى با بسيارى از شهرهاى ديگر محروم‌تر بود. وضع قم اين است.
 خوب، بعد از انقلاب توجه خاصى شد، اقبال خاصى به قم شد؛ ليكن حقاً و انصافاً - همان طورى كه گزارش كردند و بنده هم اين گزارش را تصديق ميكنم - از پنج سال پيش به اين طرف، حركت براى عمران قم و كمك به آبادانى اين شهر بيشتر شد، سريعتر شد، يك رشد چشمگيرى پيدا كرد؛ كه خوب، اين مغتنم است؛ منتها بايد ادامه پيدا كند. اگر اين همت و اين شوق و اين علاقه‌اى كه امروز مسئولان محترم نسبت به مسائل قم ابراز ميكنند، ادامه پيدا كند، اين اميد وجود دارد كه ان‌شاءالله عقب‌ماندگى‌هاى متراكم گذشته بمرور جبران شود؛ و اين براى كشور مهم است. خدمت به قم فقط خدمت به يك شهر نيست؛ خدمت به كشور و آبروى كشور است؛ چون اينجا پايگاه انقلاب است، پايگاه روحانيت است، بزرگترين حوزه‌ى علميه در اينجا مستقر است، شخصيتهاى برجسته‌ى علمى و دينى در اين شهر مستقرند، مورد توجه انظار عمومى عالم است. شما ملاحظه كنيد در همين چند روز همه‌ى دستگاه‌هاى تبليغاتى دنيا متوجه قم و مردم قم و روحانيت قم بودند؛ اين نشانه‌ى اهميت اين شهر است، مركزيت اين شهر است. بنابراين خدمت به اين شهر، خدمت به آبروى جمهورى اسلامى است.
 يكى از برنامه‌هاى تبليغاتى دشمنان در طول سالهاى انقلاب اين بوده است كه رمزها و نمادهاى انقلاب و اسلام را تضعيف كنند. هر چيزى كه به عنوان نماد اسلام و نماد انقلاب در سطح ملى وجود دارد، اين را مورد تضعيف قرار دهند؛ تضعيف روحانيت و تمسخر روحانيت از اين باب است؛ تضعيف بسيارى از معارف اسلامى و اهانت به آنها و خدشه‌ى در آنها از سوى افراد گوناگون، از اين قبيل است. تضعيف قم هم از اين قبيل است.
 براى قم برنامه‌ريزى كردند. همان طورى كه ديروز هم در يك جلسه‌اى در اينجا گفتم، تصميم جبهه‌ى دشمن اين بود كه همچنان كه قم پايگاه عظمت اسلام و برافراشته شدن پرچم انقلاب بود، در همين قم آنتى‌تز انقلاب را به وجود بياورند؛ اينجا را بكنند پايگاه ضديت با انقلاب؛ براى اين تلاش كردند، براى اين برنامه‌ريزى كردند. از انواع و اقسام شيوه‌ها استفاده كردند؛ از جمله كار كردن روى فكر مردم قم، روى احساسات مردم قم، شايد بتوانند اين احساسات را خاموش كنند يا كمرنگ كنند. بنابراين در اين سالها خيلى كار شده است.
 اگر شما مى‌بينيد پاسخ مردم به اين همه تلاش خصمانه، اينجور پرشور و باشكوه است - اين حماسه‌اى كه مردم قم در اين چند روز به وجود آوردند و نشان دادند - اين به خاطر بيدارى اين مردم است، نشانه‌ى عمق نفوذ و رسوخ ايمان در اين دلهاست؛ والّا دشمن هيچى كم نگذاشته است. توجه به قم زياد است. بايد كارى كرد كه اين تبليغات خنثى شود؛ و اين از راه خدمت به مردم و كمك به مردم، شناسائى مشكلات حقيقى اين شهر و اين مردم امكانپذير است. لذا امروز در اين جلسه و در حضور شما مسئولين محترم، عمده‌ى توصيه‌ى من همين است كه هرچه ميتوانيد، براى خدمت به اين مردم، براى گشودن گره‌ها از زندگى اين مردم تلاش كنيد.
 البته امكانات دستگاه‌هاى دولتى، امكانات محدودى است - امكانات نامحدودى نيست - لذا بايد اولويتها را در نظر گرفت. هميشه همين جور است؛ بايد نگاه كرد، ديد اولويتها كجاست؛ و اين يكى از اولويتهاست. به نظر من مسائل مهم شهر قم - كه خوشبختانه در صراط اجراست - بايستى دقيقاً فهرست شود. همين مصوباتى كه امروز هيئت محترم وزيران در اينجا داشتند، همچنين مواردى كه در سفرهاى رئيس جمهور محترم به اين شهر تصويب شده است، اينها بايد دقيقاً و موبه‌مو اجرا شود. مسئولين محترم سعى كنند همه‌ى اين مصوبات را با دقت و با اهتمام، تا آخر دنبال كنند. همين مسئله‌ى آب براى قم كه مسئله‌اى بسيار اساسى و حياتى است، چند سال است كه كارهاى آن بحمدالله شروع شده و به طور نسبى به نتائج مطلوبى هم رسيده است؛ اما بايستى اين همت و اين تلاش ادامه پيدا كند تا ان‌شاءالله آب گواراى مشروب به شهر قم برسد و كام مردم را شيرين كند.
 مسئله‌ى مناطق محروم قم كه اشاره شد و آقايان در بياناتشان فرمودند - هم آقاى استاندار، هم آقاى معاون اول محترم - بسيار مهم است؛ همين مناطقى كه اسم آوردند و بعضى از مناطقى كه اسم نياوردند. در قم مناطق محرومى هستند با جمعيت زياد، آن هم با مردمى عاشق و مشتاق انقلاب. همين منطقه‌ى نيروگاه كه گفتند، با همه‌ى محروميتهائى كه دارد، مردم آنجا جزو مشتاق‌ترين و علاقه‌مندترين مردم در جهت انقلاب و در جهت آرمانهاى انقلابند؛ اين را ما اطلاع داريم. در دوران دفاع مقدس هم همين جور بوده، بعد از آن هم تا امروز همين جور بوده است. يا محله‌ى شاه ابراهيم و محلات ديگرى كه محلات فقير و عقب‌مانده‌ى قم هستند، بايد با رويكرد امور رفاهى، بهداشتى، آموزشى و خدماتى، يك فكر اساسى براى اين محلات بشود؛ يك حركت دفعى انجام بگيرد تا بعد ان‌شاءالله به روال معمولى بيفتد.
 يكى از مسائل قم، مسئله‌ى بهداشت و درمان است؛ كه من در اين چند روزى كه اينجا بودم، از طرق مختلف نظرات متعددى از افراد راجع به نياز شهر به امكانات بيشتر بهداشتى و درمانى به من رسيد. البته كارهائى هم در اين زمينه تصميم گرفته‌اند و ان‌شاءالله انجام خواهد گرفت، ليكن بايد اهتمام ورزيد. شنيدم از بخشهاى مورد نياز، بخش زنان است در امر درمان، كه بايد ان‌شاءالله به اين مسئله توجه شود.
 مسئله‌ى صنايع دستى شهر قم - كه من در سخنرانى روز اول هم به آن اشاره كردم - مهم است. از سابق كه ما قم بوديم و قبل از آن، اين شهر معروف بود به صنعت بسيار زيبا و فاخر فرشبافى؛ اين بايستى كمك شود. اين امكانى است در اين شهر، امكان بسيار مهمى هم هست. همه جا شنيده بوديم و زنان قم و مردان قم افتخار ميكردند به اين فرشهائى كه در اينجا بافته ميشد و معروف بود ميگفتند «فرش نخ‌فرنگ»؛ نميدانم حالا هم به همان صورت معروف است و گفته ميشود يا نه. به مسئله‌ى فرششان، به مسئله‌ى صنايع دستىِ ديگرشان اهتمام ورزيده شود؛ اين ميتواند مردم را از درون زندگى خودشان بهره‌مند و مرفه كند.
 مسئله‌ى صنعت را اشاره كردند؛ خيلى خوب است. در خصوص مسئله‌ى كشاورزىِ اينجا شنيدم كه بناست از منطقه‌ى تهران و ورامين مبالغى آب به سمت منطقه‌ى كشاورزى مسيله جارى شود؛ كه اين از طرحهاى دولت بوده است و از قبل تصميم گرفته‌اند؛ بسيار كار خوبى است، بسيار كار مهمى است؛ ان‌شاءالله اينها انجام بگيرد. بحمدالله در اين دولت كارهاى بزرگى انجام گرفته است. در دولت نهم و دهم - همان طور كه اشاره شد - كارهاى باارزشى انجام گرفته است؛ چندين برابر كارهائى كه قبلاً انجام گرفته بود؛ ليكن در عين حال نيازها همچنان وجود دارد. نيازها كاهش پيدا كرده است، ليكن تلاشهاى بيشترى لازم است تا اينكه اين نيازها بكلى برطرف شود؛ اين به عهده‌ى شماهاست.
 يكى از چيزهائى كه خيلى مهم است، برخورد مسئولان رده‌هاى مختلف دستگاه‌ها با مردم و با مراجعين است؛ روى خوش، روى خوش. گفت:
چون وا نميكنى گرهى خود گره مباش‌
ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نيست‌
 گاهى يك مسئولى نميتواند توقعى را كه از او هست، انجام دهد. يك دستگاهى اعتباراتش كم است، امكاناتش كم است؛ مانعى ندارد؛ اگر چنانچه به قدر توان اما با روى خوش، با ابروى گشاده، با آغوش باز و صميمانه با مردم برخورد شود، مردم خشنود ميشوند، راضى ميشوند. گاهى به دفتر ما در تهران مراجعاتى ميشود. كسى درخواستى دارد، براى ما عملى نيست. ميگويند بله، درخواست شما رسيد، اما نميتوانيم اين كار را بكنيم؛ يا خلاف قانون است، يا مشكلات ديگرى دارد. آن طرف ميگويد من همين اندازه كه شما به درخواست من توجه و رسيدگى كرديد، راضى‌ام؛ ولو اين كار انجام نگرفته. مردم خشنود ميشوند از اينكه مسئولان دردهاى آنها را احساس كنند، غمگسار آنها باشند. البته تلاش هم بكنند و به قدر امكان، نيازهاى آنها را برآورده كنند. عرض كرديم امكانات دولت محدود است. اينجور نيست كه ما خيال كنيم همه‌ى اين كارهائى را كه لازم است، دولت ميتواند با دست باز انجام دهد؛ نه، از جهات مختلف محدوديتهاى زيادى وجود دارد؛ اما همان مقدارى كه ممكن است، عمل كنيم و آنچه را كه عمل ميكنيم، با روى باز انجام دهيم. با مردم ابروگشاده باشيم؛ اين از مهمترين كارهائى است كه بر عهده‌ى ماست، بر عهده‌ى همه‌ى مسئولين است.
 شما مسئولين محترم در بخشهاى مختلف - چه بخشهاى آموزشى، چه بخشهاى خدماتى، چه بخشهاى صنعتى، چه بخشهاى كشاورزى، چه بخشهاى فرهنگى، چه بخشهاى بهداشتى و درمانى، چه بخشهاى انتظامى و امنيتى و غيره - بدانيد اين خدمتى كه ميكنيد، اجرش فقط آن مزدى نيست كه از سوى دستگاه به شما پرداخت ميشود؛ اجرش پيش خداست. اجرى كه خداى متعال ميدهد، بمراتب بالاتر و ارزشمندتر و شيرين‌تر از اجرها و مزدهائى است كه در دنيا به انسان ميدهند؛ چه اجرهاى مادى، چه حتّى تشكر. ممكن است يك وقت ما يك كارى بكنيم، مردم از ما تشكر كنند؛ اين هم يك مزدى است؛ اما مزد الهى خيلى از اينها بالاتر است. شما يك خدمتى ميكنيد، يك دلسوزى‌اى ميكنيد، وقت‌گذارى ميكنيد، بيشتر از وقت معمول در محل كار ميمانيد و خدمت ميكنيد. ممكن است هيچ كس هم نفهمد، اما خدا ميداند. زياد اتفاق مى‌افتد و ما در طول اين خدمت سى و يكى دو ساله بارها برخورد كرده‌ايم با افرادى كه بدون اينكه كسى مطلع شود، بدون اينكه حتّى مافوق آنها يا زيردست آنها يا همكار آنها بداند، به يك كارى دلسوزانه رسيده‌اند. پرونده‌اى را نگاه ميكرده، كارى را دنبال ميكرده، وقت كار ادارى هم تمام شده، گفته نيم ساعت ديگر، يك ساعت ديگر ميمانم و اين كار را تمام ميكنم. هيچ كس هم ملتفت نشده، كسى هم از او تشكر نكرده. بدانيد اينها پيش خدا باقى است. هيچ كس نفهمد، نويسندگان الهى ميدانند، كرام‌الكاتبين ميفهمند؛ آنها اينها را ثبت و ضبط ميكنند. آن روزى كه چشمها و دلها همه محتاج لطف و رحمت و مغفرت الهى‌اند، اينها براى شما مايه‌ى روشنى چشم و دل خواهد شد؛ اينها در آن روز سخت و هولناك قيامت، سايه‌اى خواهد شد بر سر شما. بنابراين اجر الهى خيلى بالاتر است؛ به اين اجر توجه كنيد. بدانيد هر كارى كه ميكنيد، هر خدمتى كه به مردم ميكنيد، اين در نزد خداى متعال مضبوط و محفوظ است. وقتى با اين روحيه كار كنيد، از كار خسته نميشويد. كار، ديگر ما را فرسوده نميكند؛ مخصوصاً با توجه به اينكه كشور ما حقيقتاً به كار احتياج دارد. ما در همه‌ى زمينه‌ها بايستى با تاخت پيش برويم.
 در زمينه‌ى علمى، در طول صد سال، صد و پنجاه سال ما را عقب نگه داشتند. در زمينه‌ى صنعتى همين جور، در زمينه‌هاى گوناگون اجتماعى همين جور. حكومتهاى فاسد، حكومتهاى مستبد، حكومتهاى شهوتران، حكومتهاى شكمباره، و در اين چند دهه‌ى آخر قبل از انقلاب هم حكومتهاى بشدت وابسته، پدر اين كشور را درآوردند. يك روزى فقط استبداد بود، ديكتاتورى بود - ديكتاتورى ناصرالدين‌شاهى، ديكتاتورى فتحعلى‌شاهى - ولى ديگر وابستگى نبود؛ اما يك روز وضع اين كشور به جائى رسيد كه هم ديكتاتورى بود، زورگوئى بود، فشار بر مردم بود، هم نوكرى بيگانه بود. رضاخان قلدر كه مثل يك گرگ وحشى به مردم ميتاخت، در مقابل اربابهاى انگليسى، هر امتيازى كه خواستند، به آنها داد. قرارداد نفت را گرفت، ظاهراً انداخت توى بخارى و سوزاند؛ اما چند روز بعد يك قرارداد بدتر و ننگين‌ترى را براى مدت طولانى - سى سال بر مدت قرارداد قبلى نفت اضافه كرد - امضاء كرد، داد دستشان رفتند! مسئولين دولتى‌اش هم تابع او بودند. بعد از رفتن رضاخان، به تقى‌زاده كه آن وقت وزير دارائى بود، گفتند چرا آن روز اين قرارداد را امضاء كردى؟ گفت من آلت فعل بودم؛ يعنى خود رضاخان مسئول بود. اين آدمى كه در مقابل مردمِ خودش اينجور وحشيانه، وقيحانه، بى‌ملاحظه و ستيزه‌گرانه رفتار و برخورد ميكرد، در مقابل انگليسى‌ها خوار و ذليل بود. آنها روى كارش آورده بودند. يك مدتى خواست يك مقدارى از آن قطب به يك قطب ديگرى متصل شود - به طرف آلمانها متمايل شد - برش داشتند؛ مثل يك عبد ذليل از ايران خارجش كردند، بردند و پسرش را جايش گذاشتند.
سالهاى سال كشور ما اينجور زندگى كرده است. اين ملت سالهاى سال اينجور زير فشار حكومتهاى مستبد و فاسد و ديكتاتور و ثروت‌طلب زندگى كرده. در هر كجاى كشور يك ملك آبادى بود، رضاخان او را به اسم خودش كرده بود؛ در مازندران، در خراسان، در بسيارى مناطق ديگر. ثروت جمع كردند، املاك جمع كردند، جواهرات براى خودشان جمع كردند؛ آخر سر هم مبالغى از ثروتهاى ملى را برداشتند و فرار كردند بردند. الان ميلياردها دلار متعلق به اين ملت به آمريكا برده شده است. اول انقلاب، ما از آمريكا خواستيم ثروتهائى را كه خاندان پهلوى با خودشان برده‌اند، به ملت ايران برگردانند؛ گوش نكردند. خوب، معلوم هم بود كه گوش نميكنند. اينها همه از يك جنسند.
اين ملت به بركت انقلاب در فكر تجديد حيات خود افتاد، راه تجديد حيات را پيمود، كارهاى بزرگى انجام داد؛ ليكن كارهاى بزرگترى در پيش دارد. ما، هم از لحاظ علمى، هم از لحاظ فنى، هم از لحاظ خدماتى، هم از لحاظ سازمانهاى گوناگون، سازماندهى و سيستم‌سازى در كشور، هنوز كارهاى زيادى در پيش داريم كه بايد انجام دهيم. هرچه براى اين مردم كار كنيد، زياد نيست؛ اين عرض من و توصيه‌ى من به شماست.
من مجدداً از همه‌ى شما مسئولين محترم كه در اين شهر مستقريد - استاندار محترم، مسئولين گوناگون - تشكر ميكنم و مطلبى را كه روز اول هم گفتم، اينجا تكرار ميكنم: دستگاه‌هاى دولتى مواظب باشند؛ اگر چنانچه بر سر يك مسئله‌اى بين خودشان اختلافى هست، نگذارند اين اختلاف دودش به چشم مردم برود؛ با مردم تماس پيدا نكند.
والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته‌

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‌

 
 
https://old.aviny.com/Bayanat/89/5_8.aspx?&mode=print
Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved