دكتر رضا داوری

رئیس فرهنگستان علوم و استاد فلسفه دانشگاه تهران

...آوینی در زمره کسانی بود که هرچه به ایشان نزدیکتر می‌شدی، آنان را از آنچه می‌پنداشتی بهتر و بزرگتر می‌یافتی. کسانی هم هستند که ظاهر آراسته و موجه دارند، و همه خوبی ها را به خود می‌بندند، و حتی از نام نیک نیکان بهره‌برداری می‌نمایند و اگر لازم شود در ستایش فضیلت، داد سخن می‌دهند. وقتی اشخاص از دنیا می‌روند به پای میز داوری فراخوانده می‌شوند. اما دراین جا هم محکمه مردم درباره ایشان حکم می‌کند و این داوری بی‌مناسبت با داوری آنجا نیست. در تشییع پیکر پاک آوینی حکم دیگران را در مورد او دیدیم و شنیدیم. او کسی بود که هرچه به او نزدیک‌تر می‌شدی بزرگیش بیشتر ظاهر می‌شد، زیرا از اهل تظاهر و دورویی و ریا و خودنمایی نبود. او برای مزد کار نمی‌کرد و طالب تحسین و آفرین بود، با اینکه تواضع بسیار داشت، با نظر سرد و بی‌اعتنا به رنگ‌های تعلق می‌نگریست و به این جهت آرام و باوقار بود، و عجبا که دشمنان دانا و دوستان نادان او با توطئه سکوت مقابله کردند، نگاه آوینی گاهی نیز به نگاه پرسشگر اهل هنر و فلسفه مبدل می‌شد او نظم و ترتیب عجیبی داشت و هیچ‌وقت خلف وعده نمی‌کرد. فقط یک بار و برای آخرین بار به وعده وفا نکرد. روز چهارشنبه 18 فروردین از هم جدا شدیم، گفت پنج‌شنبه به فکه می‌روم و سه‌شنبه یا چهارشنبه هفته آینده می‌‌آیم، یکدیگر را ببینیم، نوشته‌ای هم از کیفش درآورد و به من داد و گفت:«این نوشته، ناتمام است. آن را بخوان.» گفتم:« بهتر نیست آن را تمام کنی؟» گفت:«خیر، نوشته را به من داد و خداحافظی کرد و رفت» و این یادگار او اکنون پیش من است. سه روز بعد خبر شهادتش را آوردند، خبر، خبر او و او نیز لایق آن خبر بود، اما آوینی و مرگ بیگانه نبودند، مرگ چون قهر و عظمت دارد، آدم‌های کوچک و ضعیف را مرعوب می‌کند، اما آن که بزرگ است با مرگ انس می‌گیرد. ما از دوستی بازمانده‌ایم که وجودش مایه اطمینان خاطرمان بود، او با درک مستقیم و با شجاعت خود به قلب خطر می‌رفت و دشواری کارها را می‌آزمود و درک می‌کرد و انحراف‌ها و انواع و اقسام آن را تشخیص می‌داد و می‌شکافت...

Logo
https://old.aviny.com/Aviny/davari.aspx?&mode=print