بحث را امتحان به عنوان مهم‏ترین عامل تعیین کننده در نظام مقدرات الهی و در نظام ‏تربیت دینی و در شیوه اداره جامعه و نظامات حقوقی مطرح کردیم. از طرفی از بعد فردی ابعاد معنوی آن هم مطرح شد.

اینکه گفته می‏ شود در اداره جامعه باید امتحان را در نظر بگیریم معنایش این نیست که زمینه گناه را از بین نبریم. آنجایی که دین دستور داده است را از بین می‏ بریم. ولی بعضی جاها را امکان ندارد که بتوانیم از بین ببریم. مثلا سن بلوغ جوان را نمی‏توان دیر‏تر گذاشت. به نظر می‏ رسد که اگر بعضی جاهایی را هم که دین دستور نداده است از بین ببریم مشکل ایجاد می‏ کنیم. نباید بدون معیار تشخیص مصلحت بدهیم. زندگی شخصی ما هم با این نگاه آرام ‏تر می ‏شود.

بعضی سوال می‏ کنند در مقابل رفتار بد بقیه چه کار کنیم. ببین تکلیفت چیست؟

اگر می ‏توانید ببینید امتحان می ‏خواهد کدام نقطه ضعف شما را درست کند. اگر صبر کنیم غرور ما شکسته می‏ شود ما آدم مغروری هستیم. احتمالا باید صبر کنیم تا غرور ما شکسته شود. غرض امتحان را هر کسی خودش تشخیص می ‏دهد. مثلا پول زیادی به ما رسیده است. من باید تولید ثروت کنم یا ببخشم؟ ببین نفست کدام را می‏خواهد؟ ممکن است چون حال کار کردن و تولید نداری امتحان تو این باشد که باید کارخانه ای بزنی که ده نفر دیگر هم در آن مشغول شوند. توجه به موضوع امتحان به ما کمک می‏ کند بفهمیم غرض این امتحان برای ما چیست؟ باید ببینیم غرض خدا در امتحان‏های اجتماعی چیست؟

انقلاب اسلامی ‏که رخ داد آیا امتحان بود؟ هر رخدادی امتحان است. خواست جامعه در دستگاه امتحان رفت. خداوند بعد از خواست مردم طرح کلان خلقت را نگاه می ‏کند و با توجه به دیگر شرایط تصمیم می‏ گیرد.

دانلود فایل

بنده بر اساس مطالعاتی که روی اسناد برج مراقبت داشتم تلقی من این است که خداوند این انقلاب را کمک کرد برای اینکه قومی‏ مقدمه ساز تحقق ولایت ولی الله الاعظم پدید بیایند. پس این انقلاب یک انقلاب محدود به سرزمین ایران نیست. یک حکومت ولایی است که مردم بیش‏تر از دموکراسی بی شرافت در آن نقش دارند. آنها عین آب خوردن آدم می‏ کشند. دموکراسی کثافت خانه تاریخ بشریت است. به قول علامه طباطبایی دموکراسی از دیکتاتوری بد‏تر است. یک واقعیت است و ربطی به سیاست و سیاست بازی ندارد. همه دارند می‏ بینند. هیچ کجا مثل حکومت ولایی رأی مردم أثر ندارد. در دیگر کشورها مردم نقشی ندارند و دموکراسی دروغ است. ببین چه جانوران وحشی ای از ‏تروریست‏ها دارند حمایت می‏ کنند. چرا برای قوم مقدمه ساز بر ولایت تأکید می‏ کنیم؟ چون حکومت جهانی حکومتی ولایت محور است. جنگ چرا امتحان بود؟ در جنگ این ولایت مداری و ویژگی‏های آن هشت سال جا افتاد. فواید دیگری هم دارد ولی اصل آن همین بود. نشانه اش این است که سطح ولایت مداری مردم در آغاز جنگ با پایان جنگ یکسان نیست. می‏توانید وصیت نامه 250000 هزار شهید را مطالعه کنید. به طور متوسط در هر وصیت نامه ۴ مرتبه توصیه به ولایتمداری و تبعیت از رهبری شده است. ۴ مرتبه هم از امام حسین علیه السلام نام برده شده است.

یک سیستم فراگیر دلنشین معقول. جنگ باعث شد از جهت بیرونی خیلی از اختلافات کاهش پیدا کند و همه حول محور ولایت جمع شوند. هر دولتی با نقاط مثبت و منفی که روی کار آمده است بعد از پایان دولت مهم‏ترین اتفاقی که افتاده تثبیت جایگاه ولایت بوده است. سیر امتحانات را نگاه کن و باید سیر خودت را تشخیص دهی. باید به خود شناسی فردی و اجتماعی برسی. برخی از سیاسیون جامعه ما اصلا خبری از چنین دستگاهی ندارند. چه برسد به اینکه در این دستگاه محاسبه و تصمیم گیری کنند. ما می‏توانیم طرح خدا را در مورد خودمان عوض کنیم ولی طرح کلان خدا عوض نمی‏شود. کسی از این حرف ناراحت نشود. بنده عرض کردم وقتی امتحان گرفته می ‏شود عیب‏ها و خوبی‏ های انسان رو می‏ شود. چه برای فرد چه برای جامعه. خوبی‏ها یا بدی‏های جامعه ما که در امتحان‏ها رو می ‏شود سیاسیون هستند. مسئولین یا نماینده خوبی‏های جامعه هستند یا بدی‏های آن. راه از بین رفتن بدی‏های جامعه چیست؟ مثل ‏ترکش باید بیرون بزند. سیاسیون مح‏ترم نماینده خوبی جامعه باشید. بعضی از سیاسیون انگار نذر کرده اند نماینده بدی‏های جامعه باشند. بعضی‏ها هم مدتی نماینده خوبی‏ها و مدتی نماینده بدی‏ها هستند. در همه جوامع همین گونه است. حدیث می ‏فرماید کما تکونوا یُولّی علیکم. بدی‏ها رو می ‏آیند که اصلاح شوند و خوبی‏ها هم رو می‏ آیند که تقویت شوند.

یکی از آدم‏های مهم ۱۶ سال پیش گفت به نظر من دیگر معنویت به جامعه برنمی‏ گردد. گفتم خیلی ساده ای هستی. گفتم این‏ها موقت است. همانطور که داده اند می‏ گیرند. هر بحث سیاسی خارج از دستگاه امتحان سرکاری است. مثل این است که در گزارشگری فوتبال بگوید جنس پیراهن بازیکن‏ها چقدر محکم است که پاره نمی‏ شود.

دستگاه امتحان تصمیم گرفته یک جامعه ولایی مقدمه ساز ظهور ‏تربیت کند. بارها امام می‏ فرمودند که ان شاء الله این انقلاب پرچم را به دست صاحب اصلی اش می‏ دهد. می ‏فرمودند اینکه جوانان ما متحول شده اند یکی از علامات ظهور است. روایت‏ها را مطالعه بکنید.

باید همه خوبی‏ها و بدی‏ها رو بیاید. در یکی از مجالس شورای اسلامی‏ کره مریخ هر حکمی ‏که خلاف شرع بود رأی مثبت می‏ گرفت. یک دعا می‏کنم. خدایا ما را در جهت همان هدفی که خلق کرده ای به کار بگیر. دعا کردن به معنی کنار گذاشتن تدبیر است. هدف امتحان‏ها در مسیر کلان تثبیت ولایت و در مسیر خرد پالایش امت است.

باید مسئولین را دعا کنیم که همیشه نماینده خوبی‏های مردم باشند.

رفقا در بحث امتحان نگاه کنید که این بحث اولش آدم را می ‏‏ترساند ولی هیچ کجا مثل امتحان مهربانی خدا را به آدم نمی‏ چشاند. امتحان‏های خدا طبق توان بندگان است. وقتی در لیلة المبیت امیرالمؤمنین در جای پیامبر خوابیدند پیامبر به امیرالمؤمنین فرمودند خداوند بندگان خود را به اندازه قدر دین و ایمان و منزلتشان می‏ کند. ممکن است کسانی که از ما مذهبی ‏تر نیستند زود‏تر از ما بهشت بروند. خدا از بعضی‏ها انتظار ندارد.

از عینک امتحان که نگاه کنیم همه چیز حل می‏ شود. سهم مردم از ایمان متفاوت است. شدید‏ترین امتحان‏ها برای انبیا است. به نسبت که پایین بیاییم امتحان‏ها هم کم می‏ شود.

مهربانی خدا را در امتحان‏هایش ببینیم. خدا خیلی رعایت بنده‏هایش را می‏کند. برکت و رحمت خدا رسیدن پول قلمبه و مریض نشدن نیست.