کانون محبت - خانواده در اسلام از دیدگاه مقام معظم رهبری

اهمیت موضوع خانواده بر هیچ کس پوشیده نیست؛ انقلاب اسلامی که بر اساس تفکر اسلام ناب شکل گرفته است نوع نگاه خاصی به موضوع خانواده دارد که نیاز است تبیین شود تا جنبه‌های برتری آن بر دیگر دیدگاه‌ها روشن گردد.



اهمیت موضوع خانواده بر هیچ کس پوشیده نیست؛ بسیاری از متفکران جهان به مطالعه، تحقیق و ارائه‌نظر در مورد آن پرداخته‌اند و بر اساس آن نظریات، برخورد‌های مختلفی با این مساله شده است به طوری که جایگاه خانواده در جوامع گوناگون بسیار متفاوت است. انقلاب اسلامی هم که بر اساس تفکر اسلام ناب شکل گرفته است نوع نگاه خاصی به موضوع خانواده دارد که نیاز است تبیین شود تا جنبه‌های برتری آن بر دیگر دیدگاه‌ها روشن گردد. در این نوشته با بررسی بخشی از اندیشه مقام معظم رهبری جنبه‌هایی از این نگاه روشن خواهد شد....


معمولا هر‌جا سخن از خانواده به میان می‌آید به دنبال آن جایگاه زن و مرد خصوصا جایگاه زن بسیار مورد بحث قرار می‌گیرد. این یادداشت نیز از این قاعده مستثنا نیست و ناچار باید بحث‌هایی از نقش و جایگاه زنان و مردان در خانواده و جامعه در آن ذکر شود.

خانواده از نظر اسلام
خانواده از نظر اسلام و به تبع آن انقلاب اسلامی نقش بسیار مهمی در به سعادت رسیدن فرد و جامعه دارد. بسیاری از امور که نیاز به برنامه‌ریزی و صرف بودجه‌های فراوان دارد در خانواده به طور طبیعی و با‌کیفیت بسیار بالاتری انجام می‌پذیرد.
«به نظر اسلام آن چيزى كه اصل و محور است، تشكيل كانون خانوادگى است. از نظر اسلام، خانواده يك ركن بزرگ است.اگر باشد و سالمش باشد و تربيت درست باشد، در پيش‌رفت كار جامعه به صورتى كه اسلام مى‌خواهد، تأثير زيادى دارد... اين خانواده، منشأ خيراتى است. در اداره‌ى كشور و اداره‌ى انسانيت، كارهاى عظيمى به عهده‌ى اين خانواده است.»(20/4/1370)

هدف از تشکیل خانواده
اسلام راه سعادت بشر را به او می‌نمایاند. سعادت انسان در رسیدن به آرامش است و این آرامش را در خانواده باید جستجو کرد نه در پول و شهوت و مقام.
«مهم‌ترين چيزى كه بشر به آن احتياج دارد، آرامش است. سعادت انسان در اين است كه از تلاطم و اضطراب روحى در امان و آرامش روحى داشته باشد. اين را خانواده به انسان مى‌دهد... «و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا». يعنى از جمله‌ى نشانه‌هاى قدرت الهى يكى اين است كه براى شما انسان‌ها،از نوع خودتان و از جنس خودتان همسرانى قرار داد ... براى شما مردان، زنان را و براى شما زنان، مردان را. از خودتان هستند؛ «من انفسكم»، جنس جداگانه‌اى نيستند، در دو رتبه‌ى جداگانه نيستند؛ همه يك حقيقتند، يك جوهر و يك ذاتند. البته در بعضى از خصوصيات، با هم تفاوت‌هايى دارند؛ چون وظايفشان دو‌تاست. بعد مى‌فرمايد: «لتسكنوا اليها». يعنى زوجيّت و دو جنسى در طبيعت بشر، براى هدف بزرگى است. آن هدف، عبارت است از سكون و آرامش، تا شما در كنار جنس مخالف خودتان در درون خانواده - مرد در كنار زن، زن در كنار مرد- آرامش پيدا كنيد.»(30/7/1376)
حال سوال این‌جاست که برای رسیدن به این هدف،خانواده باید چه‌طور باشد؟ روابط بین زن و مرد به چه شکل باشد؟ جایگاه هر کدام چگونه است؟

نوع روابط برای رسیدن به آن هدف
زن و شوهر از همه به هم نزدیک‌ترند و آن‌ها هستند که باید بنای خانواده را حفظ کنند و با هم در برابر مشکلات بایستند.
«...بناى كار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است... شما دختران و پسران، برويد با هم بسازيد. سازش، اصل است. هر چيزى كه با ساختن عروس و داماد، دختر و پسر، زن و شوهر منافات دارد، بايستى بيگانه تلقى بشود. اين را اصل قرار بدهيد، تا ان‌شاءالله خداوند متعال بركاتش را بر شما نازل كند... بايد همه‌ى همت دختر و پسر اين باشد كه اين را حفظ كنند. مبادا با گله‌ها، با دلخوري‌ها، با افزون‌طلبى و پُرتوقعي‌ها، با بى‌محبتي‌ها، و گاهى با دخالت‌هاى ديگران و از اين قبيل، اين كانون سست بشود...اين، با اطمينان و با محبت متقابل حفظ مى‌شود. زن به مرد تحميل نكند و زور نگويد؛ مرد هم به زن زور نگويد و افزون‌طلبى نكند؛ مثل دو رفيق و مثل دو شريك، با هم صميمى باشند، تا اين كانون خانواده حفظ بشود.»(20/4/1370)


حقوق متقابل زن و مرد
«در خانواده، حدود و حقوقى هست. مرد حقوقى دارد، زن هم حقوقى دارد و اين حقوق به‌شدّت عادلانه و متوازن ترتيب داده شده است. آن‌چه به نام اسلام است و غلط است، آن‌ها را نمى‌گوييم و از آن‌ها دفاع نمى‌كنيم ... طبيعت الهىِ زن و مرد در محيط خانواده، طبيعتى است كه براى زن و براى مرد رابطه‌اى في‌مابين به وجود مى‌آورد كه آن رابطه، رابطه‌ى عشق و مهربانى است: «مودّه و رحمه». اگر اين رابطه تغيير پيدا كرد، اگر مرد در خانه احساس مالكيت كرد، اگر به چشم استخدام و استثمار به زن نگاه كرد، اين ظلم است، كه متأسفانه خيلى از مردان اين ظلم را مى‌كنند. در محيط بيرون خانواده نيز همين‌طور است. اگر زن محيط امن و توأم با امنيتى براى درس خواندن، براى كار كردن، براى احياناً كسب درآمد و براى استراحت نداشته باشد، اين ظلم و ستمكارى است. هر كس كه موجب اين ظلم شود، بايد قانون و جامعه‌ى اسلامى با او مقابله كند.»(30/7/1376)

وظیفه مردان در خانواده
مرد با توجه به ویژگی‌های جسمی و روحی که دارد وظیفه تامین خانواده و نگهداری از زن و فرزند را بر‌عهده دارد و باید در این زمینه عدالت را رعایت کند. ضمنا مرد خانه نباید آن قدر مشغول کار شود که از رسیدگی به خانواده باز بماند.
«به خانواده‌هاى خودتان هم برسيد؛ به زن، به فرزند برسيد. گاهى آن‌ها بهتر از ما هستند، گاهى هم احتياج دارند به اين‌كه ما حفظشان كنيم. اگر بهتر از ما بودند، كارى نكنيم كه خراب شوند؛ اگر ديديم خداى نكرده طورى هستند كه احتياج به كمك ما دارند، كمكشان كنيم؛ مراقب باشيد. «قوا انفسكم و اهليكم نارا وقودها النّاس والحجاره»؛ از آتشى كه آتش‌گيره‌ى آن انسان‌ها و سنگ‌ها هستند، خودتان و زن و بچه‌‌تان را حفظ كنيد؛ معلوم مى‌شود كه وظيفه‌ى حفظ زن و بچه هم به عهده‌ى ماهاست. البته اين كارها با كمك خودِ خداى متعال ميسر مى‌شود؛ اين را هم بدانيم. خداوند خودش بايد كمك كند؛ بايد از خدا همين را بخواهيد.»(13/7/1383)
«عدالت صرفاً در اقتصاد نيست؛ در همه‌‌‌‌‌‌ى امور بايستى انسان از خداى متعال بخواهد كه عادلانه عمل كند؛ با خودش هم انسان با عدالت رفتار كند؛ با نزديكان‌تان با عدالت رفتار كنيد؛ با زن و فرزندتان با عدالت رفتار كنيد.گاهى بعضى از مسئولين ديديم آن‌چنان غرق در كار مي‌شوند كه يادشان مي‌رود از وجود همسران‌شان و فرزندان‌شان؛ و اين ضايعاتى را درست مي‌كند. يعنى اين‌جور نيست كه ما پاى تعارف باشد، بگوئيم: آقا! خواهش مي‌كنيم بيش‌تر شما به خودتان برسيد، شما هم بگوئيد نه، اشكال ندارد. اين‌جورى نيست. اين يك تكليفى است كه انسان بايستى همسرش، فرزندانش، خانواده‌‌‌‌‌‌اش و كانون خانوادگى را حفاظت بكند.»(18/6/1388)

وظیفه زنان در خانواده
«نقش اصلی زنان نقش مادری است...در مسأله‌ى زن آن‌چه كه در درجه‌ى اول اهميت قرار دارد، مسأله‌ى «خانواده»است؛ نقش زن به عنوان عضوى از خانواده. به نظر من از همه‌ى نقش‌هایى كه زن مي‌تواند ايفاء كند، اين اهميتش بيش‌تر است. البته بعضى‌ها اين‌طور حرف‌ها را در همان نظر اول با شدت رد مي‌كنند و مي‌گويند آقا شما مي‌خواهيد زن را توى خانه اسير كنيد، محبوس كنيد، از حضور در صحنه‌هاى زندگى و فعاليت باز بداريد؛ نه، به هيچ وجه قصد ما اين نيست؛ اسلام هم اين را نخواسته. اسلام وقتى كه مي‌گويد: «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر» يعنى مؤمنين و مؤمنات در حفظ مجموعه‌ى نظام اجتماعى و امر به معروف و نهى از منكر همه سهيم و شريك‌اند ...اين از همه‌ى كارهاى ديگر او مهم‌تر است؛ اين، آن كارى است كه غير از زن، كس ديگرى نمي‌تواند آن را انجام دهد. گيرم اين زن مسئوليت مهم ديگرى هم داشته باشد - داشته باشد - اما اين مسئوليت را بايد مسئوليت اول و مسئوليت اصلى خودش بداند. بقاى نوع بشر و رشد و بالندگى استعدادهاى درونى انسان به اين وابسته است؛ حفظ سلامت روحى جامعه به اين وابسته است؛ سَكن و آرامش و طمأنينه در مقابل بيقرارى‌ها و بى‌تابى‌ها و تلاطم‌ها به اين وابسته است؛ اين را نبايد فراموش كنيم.»(13/4/1386)

عفاف در خانواده انقلابی
همان‌طور که گفتیم برای حفظ و پایدار ماندن بنیان خانواده باید غرایز جنسی به داخل خانواده محدود شود. این امر باعفاف تحقق پیدا می‌کند. در خانواده انقلابی افراد با بی‌بند ‌و‌باری مخالفت می‌کنند. البته هم مردان و هم زنان باید عفت داشته باشند اما معمولا ظهور و بروز عفاف یا عدم عفاف در بانوان بیش‌تر است.
«بعضي‌ها از چادر فرار مى‌كنند، به خاطر اين‌كه هجوم تبليغاتى غرب دامن‌گيرشان نشود؛ منتها از چادر كه فرار مى‌كنند، به آن حجاب واقعى بدون چادر هم رو نمى‌آورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مى‌دهد!... شما خيال كرده‌ايد كه اگر ما چادر را كنار گذاشتيم، فرضاً آن مقنعه‌ى كذايى و آن لباس‌هاى «و ليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ» و همان‌هايى را كه در قرآن هست، درست كرديم، دست از سر ما بر مى‌دارند؟ نه، آن‌ها به اين چيزها قانع نيستند؛آن‌ها مى‌خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عيناً اين‌جا عمل بشود؛ مثل زمان شاه كه عمل مى‌شد. در آن زمان، زن اصلاً پوشش و حجابى نداشت؛ حتّى در اين‌جاها وقتى نوبت به اين كارها مى‌رسد، بى‌بند‌و‌بارى خيلى بيش‌تر هم مى‌شود؛ كما ‌اين‌كه در زمان شاه، بى‌بندوبارى‌ها‌يى كه در همين شهر تهران و بعضى ديگر از شهرهاى كشور ما بود، از معمول شهرهاى اروپا بيش‌تر بود!»(4/10/1370)

ساده‌زیستی و مخالفت با تجمل‌گرایی
خانواده اسلامی توجهش به دنیا تنها در حد نیاز است و آن را تنها برای رسیدن به اهداف والای خود استفاده می‌کند. اگر استفاده از امور دنیوی از حد خود گذشت و خانواده به تجمل‌گرایی دچار شد کار خلاف شان انسانیت انجام شده است و آن‌گاه فرد و جامعه از اهداف خود باز می‌مانند.
«اگر ما گفته‌ايم كه مهريه بيش از فلان مقدار نباشد، معنايش اين نيست كه اگر بيش از فلان مقدار بود، عقد باطل يا حرام است؛ نه، جايز هم هست، اما كار غلط است.
بعضي‌ها چند ميليون تومان مهريه مى‌گذارند؛ يعنى ازدواج را كه يك امر انسانى است، به يك دادوستد و به يك كار بازارى و معامله‌گرى تبديل مى‌كنند. اين، تحقير و توهين به نقش و شأن انسانيت در ازدواج است. اين، كار غلطى است.»(20/4/1370)
«تجملات براى يك جامعه، مضر و بد است. آن كسانى كه با تجملات مخالفت مى‌كنند، معنايش اين نيست كه از لذت‌ها و خوشي‌هايش بى‌اطلاعند؛ نه، كار مضرى براى جامعه است؛ مثل يك دارو يا يك خوراكى مضر. با تجملات زيادى، جامعه زيان مى‌كند. البته در حد معقول و متداول ايرادى ندارد؛ اما وقتى كه همين‌طور مرتب پاى رقابت و مسابقه به ميان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز مى‌كند و به جاهاى ديگرى مى‌رود؛ و اين براى جامعه مضر است. حالا چنان‌چه ما آن كار مضر را درعرصه‌ى ازدواج بياوريم و بخواهيم از آن استفاده كنيم، اين ديگر غلط اندرغلط خواهد شد؛ بسيار بد است.»(20/4/1370)

الگوی زن در اسلام
در اسلام ما الگوی خود را حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها قرار می‌دهیم. این بانوی بزرگوار در هر سه عرصه رشد فردی، روابط خانوادگی و فعالیت های اجتماعی در اوج قرار دارد و به همین دلیل هیچ کس بهتر از او نمی‌تواند برای هر زنی که بخواهد به سعادت برسد الگو باشد.
«اسلام، فاطمه- آن عنصر برجسته و ممتاز ملكوتى - را به عنوان نمونه و اسوه‌ى زن معرفى مى‌كند. آن، زندگى ظاهرى و جهاد و مبارزه و دانش و سخن‌ورى و فداكارى و شوهردارى و مادرى و همسرى و مهاجرت و حضور در همه‌ى ميدان‌هاى سياسى و نظامى و انقلابى و برجستگى همه جانبه‌ى او كه مردهاى بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار مى‌كرد، اين هم مقام معنوى و ركوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحيفه و تضرّع و ذات ملكوتى و درخشندگى عنصر معنوى و هم‌پايه و هم‌وزن و هم‌سنگ اميرالمؤمنين و پيامبر بودن اوست. زن، اين است. الگوى زنى كه اسلام مى‌خواهد بسازد، اين است.»(26/10/1386)
در پایان یادی می‌کنیم از خانواده‌های شهدا که مصداق واقعی خانواده اسلامی و انقلابی در عصر ما هستند و حق بزرگی در شکل‌گیری و ادامه راه انقلاب دارند.
«اين ايمان‌هاى محكم، اين اراده‌هاى پولادين، اين ايثار و فداكارى بزرگ پدرها و مادرها و خانواده‌ى شهدا، آن‌چنان پايه‌هاى اين بناى مستحكم را قوى و ماندگار كرد، كه هيچ طوفانى نتوانسته است و بعد از اين هم به اذن الهى نخواهد توانست اين بنيان رفيع را تكان بدهد؛ از جا بكند.»(3/3/1388)
امیدواریم که با توجه کردن به نظر اسلام درباره خانواده مسائل و مشکلات فراوانی که در این عرصه وجود دارد خصوصا در جامعه اسلامی به سمت حل شدن برود و ما شاهد نتایج ناهنجار رعایت نکردن این اصول در بین امت اسلام نباشیم.

 

Logo
https://old.aviny.com/Article/maghale/93/02/family.aspx?&mode=print