بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
next page

fehrest page

back page

«احكام غصب»

غصب آن است كه انسان از روى ظلم بر مال یا حقّ كسى مسلّط شود، و این یكى از گناهان بزرگ است كه اگر كسى انجام دهد در قیامت به عذاب سخت گرفتار مى شود.

از حضرت پیغمبر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده است كه: هركس یك وجب زمین از دیگرى غصب كند، در قیامت آن زمین را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او مى اندازند.

مسأله ۲۶۰۹ ـ اگر انسان نگذارد مردم از مسجد و مدرسه و پل و جاهاى دیگرى كه براى عموم ساخته شده استفاده كنند، حقّ آنان را غصب نموده، و همچنین است اگر كسى در مسجد جایى را براى خود بگیرد و دیگرى نگذارد از آن جا استفاده نماید.

مسأله ۲۶۱۰ ـ چیزى را كه انسان پیش طلبكار گرو مى گذارد باید پیش او بماند كه اگر طلب او را ندهد طلب خودرا از آن به دست آورد، پس اگر پیش از آن كه طلب او را بدهد آن چیزرا از او بگیرد، حقّ او را غصب كرده است.

مسأله ۲۶۱۱ ـ مالى را كه نزد كسى گرو گذاشته اند، اگر دیگرى غصب كند صاحب مال و طلبكار مى توانند چیزى را كه غصب كرده از او مطالبه نمایند، و چنانچه آن چیزرا از او بگیرند باز هم در گرو است، و اگر آن چیز از بین برود و عوض آن را بگیرند، آن عوض هم مثل خود آن چیز گرو مى باشد.

مسأله ۲۶۱۲ ـ اگر انسان چیزى را غصب كند، باید به صاحبش برگرداند، و اگر آن چیز از بین برود باید عوض آن را به او بدهد.

مسأله ۲۶۱۳ ـ اگر از آنچه غصب كرده منفعتى به دست آید ـ مثلا از گوسفندى كه غصب كرده برّه اى پیدا شود ـ مال صاحب مال است، و نیز كسى كه مثلا خانه اى را غصب كرده، اگرچه در آن ننشیند باید اجاره آن را بدهد.

مسأله ۲۶۱۴ ـ اگر از بچّه یا دیوانه چیزى را كه مال آنها است غصب كند، باید آن را به ولىّ او بدهد، و اگر از بین رفته باید عوض آن را بدهد.

مسأله ۲۶۱۵ ـ هرگاه دو نفر باهم چیزى را غصب كنند، اگر هریك مسلّط بر نصف آن باشد، هركدام ضامن نصف آن است، و اگر بر تمام آن مسلّط باشد، هركدام ضامن تمام آن است.

مسأله ۲۶۱۶ ـ اگر چیزى را كه غصب كرده با چیز دیگرى مخلوط كند ـ مثلا گندمى را كه غصب كرده با جو مخلوط نماید ـ چنانچه جدا كردن آنها ممكن است، اگرچه زحمت داشته باشد باید جدا كند و به صاحبش برگرداند.

مسأله ۲۶۱۷ ـ اگر شخصى چیزى را غصب كند كه در آن صنعتى بكار رفته باشد ـ مانند طلایى كه آن را گوشواره ساخته باشند ـ و آن را خراب كند، باید مادّه آن را با قیمت آن صنعت و صفت به صاحبش بدهد، و اگر قیمت مادّه بعد از خرابى از قیمت آن قبل از خرابى كمتر شده باشد باید ما به التفاوت را هم بپردازد، و چنانچه بگوید آن را مثل اوّلش مى سازم، مالك ملزم نیست قبول كند، و مالك هم نمى تواند او را الزام كند كه مثل اوّلش بسازد.

مسأله ۲۶۱۸ ـ اگر چیزى را كه غصب كرده به طورى تغییر دهد كه از اوّلش بهتر شود ـ مثلا طلایى را كه غصب كرده گوشواره بسازد ـ چنانچه صاحب مال بگوید مال را به همین صورت بده، باید به او بدهد، و نمى تواند براى زحمتى كه كشیده مزد بگیرد، و همچنین بدون اجازه مالك حقّ ندارد آن را به صورت اوّلش در آورد، و اگر بدون اجازه او آن را به صورت اوّلش در آورد، ضمانت قیمت آن صفت محلّ اشكال و احوط صلح است.

مسأله ۲۶۱۹ ـ اگر چیزى را كه غصب كرده به طورى تغییر دهد كه از اوّلش بهتر شود و صاحب مال بگوید باید آن را به صورت اوّل در آورى، واجب است آن را به صورت اوّلش در آورد، و چنانچه قیمت آن به واسطه تغییر دادن از اوّلش كمتر شود باید تفاوت آن را به صاحبش بدهد.

مسأله ۲۶۲۰ ـ اگر در زمینى كه غصب كرده زراعت كند یا درخت بنشاند، زراعت و درخت و میوه آن مال خود اوست، و چنانچه صاحب زمین راضى نباشد كه زراعت و درخت در زمین او بماند، كسى كه غصب كرده باید فوراً زراعت یا درخت خودرا اگرچه ضرر نماید از زمین بكند، و نیز باید اجاره زمین را در مدّتى كه زراعت و درخت در آن بوده، بلكه اجاره قبل از آن مدّت را از زمان غصب به صاحب زمین بدهد، و خرابیهایى را كه در زمین پیدا شده درست كند، مثلا جاى درختهارا پر نماید، و اگر به واسطه اینها قیمت زمین از اوّلش كمتر شود باید تفاوت آن را هم بدهد، و نمى تواند صاحب زمین را ملزم كند كه زمین را به او بفروشد یا اجاره دهد، و نیز صاحب زمین نمى تواند او را ملزم كند كه درخت یا زراعت را به او بفروشد.

مسأله ۲۶۲۱ ـ اگر صاحب زمین راضى شود كه زراعت و درخت در زمین او بماند، كسى كه آن را غصب كرده لازم نیست درخت و زراعت را بكند، ولى باید اجاره آن زمین را از وقتى كه غصب كرده تا وقتى كه صاحب زمین راضى شده بدهد.

مسأله ۲۶۲۲ ـ اگر چیزى كه غصب كرده از بین برود، در صورتى كه قیمى باشد ـ یعنى خصوصیات افراد صنف آن از جهت ارزش و رغبت عقلاء معمولا تفاوت داشته باشد، مانند حیوانات ـ باید قیمت آن را بدهد، و چنانچه قیمت بازار آن از زمان غصب تا زمان اداى قیمت اختلاف داشته باشد بنابر احتیاط واجب بالاترین قیمتى را كه از زمان غصب تا زمان تلف داشته بدهد، و احتیاط مستحبّ آن است كه بالاترین قیمت از زمان غصب تا زمان اداى قیمت را بدهد.

مسأله ۲۶۲۳ ـ اگر چیزى را كه غصب كرده و از بین رفته مثلى باشد ـ یعنى خصوصیات افراد صنف آن معمولا از جهت ارزش و رغبت عقلاء تفاوت ندارد، مانند حبوبات ـ باید مثل همان چیزى را كه غصب كرده ـ در خصوصیات نوعى و صنفى ـ بدهد، مثلا اگر گندم دیم غصب كرده نمى تواند گندم آبى بدهد، و همچنین اگر گندم دیم اعلا بوده، نمى تواند پست را بدهد.

مسأله ۲۶۲۴ ـ اگر چیزى را كه مثل گوسفند است غصب نماید و از بین برود، چنانچه قیمت بازار آن فرق نكرده ولى در مدّتى كه پیش او بوده چاق شده باشد، باید قیمت گوسفند چاق را بدهد.

مسأله ۲۶۲۵ ـ اگر چیزى را كه غصب كرده دیگرى از او غصب نماید و از بین برود، صاحب مال مى تواند عوض آن را از هر یك از آنان بگیرد، یا از هركدام مقدارى از عوض آن را بگیرد، و چنانچه عوض مال را از اوّلى بگیرد، اوّلى مى تواند آنچه را داده از دومى بگیرد، ولى اگر از دومى بگیرد، او نمى تواند آنچه را كه داده از اوّلى بگیرد.

مسأله ۲۶۲۶ ـ اگر خرید و فروشى كه مى شود یكى از شرطهاى معامله در آن نباشد، ـ مثلا چیزى را كه باید مقدار آن معلوم باشد با جهل به مقدار بفروشد ـ معامله باطل است، و چنانچه فروشنده و خریدار با قطع نظر از معامله راضى باشند كه در مال یكدیگر تصرّف كنند، اشكال ندارد، وگرنه چیزى را كه از یكدیگر گرفته اند باید به همدیگر برگردانند، و در صورتى كه مال هریك در دست دیگرى تلف شود، چه بداند معامله باطل است و چه نداند، باید عوض آن را بدهد، پس اگر مثلى است مثل آن را بدهد، و اگر قیمى است قیمت وقتى را كه تلف شده بدهد، هرچند احوط آن است كه بالاترین قیمت از زمان گرفتن مال تا زمان تلف را بدهد، و احوط از آن این است كه بالاترین قیمت از زمان گرفتن تا زمان اداى قیمت را بدهد.

مسأله ۲۶۲۷ ـ هرگاه مالى را از فروشنده بگیرد كه آن را ببیند یا مدّتى نزد خود نگه دارد تا اگر پسندید بخرد، در صورتى كه آن مال تلف شود، حكم بضمان عوض آن محلّ اشكال و احوط صلح است.

 

«احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند»

مسأله ۲۶۲۸ ـ چنانچه انسان مال گم شده اى كه حیوان نباشد پیدا كند، در صورتى كه نشانه اى نداشته باشد كه به واسطه آن صاحبش ـ هرچند بین چند نفر معین ـ معلوم شود، و قیمت آن از یك درهم ـ یعنى ۶/۱۲ نخود نقره سكه دار ـ كمتر باشد، جایز است آن را بردارد و تملّك كند و تفحّص از مالكش لازم نیست، ولى احتیاط مستحبّ آن است كه از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد.

مسأله ۲۶۲۹ ـ اگر مالى پیدا كند كه نشانه دارد و قیمت آن از یك درهم كمتر است، چنانچه صاحب آن معلوم باشد ـ هرچند در بین افراد معین ـ تا رضایت او را نداند نمى تواند بدون اجازه او بردارد، و اگر صاحب آن به هیچ وجه معلوم نباشد، مى تواند براى خود بردارد، و بنابر احتیاط واجب هر وقت صاحبش پیدا شد در صورتى كه تلف نشده خود مال را، و در صورتى كه تلف شده عوض آن را به او بدهد.

مسأله ۲۶۳۰ ـ هرگاه چیزى كه پیدا كرده نشانه اى دارد كه به واسطه آن مى تواند صاحبش را پیدا كند، چه صاحب آن مسلمان باشد یا كافرى كه مالش محترم است، در صورتى كه قیمت آن چیز به مقدار یك درهم برسد، باید از روزى كه آن را پیدا كرده تا یك سال در محلّ اجتماع مردم اعلان كند.

مسأله ۲۶۳۱ ـ اگر انسان خودش نخواهد إعلان كند، مى تواند به كسى كه اطمینان دارد بگوید كه از طرف او اعلان نماید.

مسأله ۲۶۳۲ ـ اگر تا یك سال اعلان كند و صاحب مال پیدا نشود، در صورتى كه آن مال را در غیر حرم مكّه پیدا كرده باشد، مى تواند آن را براى صاحبش نگه دارد كه هر وقت پیدا شد به او بدهد، یا از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد، یا براى خود بردارد، ولى هرگاه صاحبش پیدا شد حقّ دارد بگیرد، و اگر آن مال را در حرم پیدا كرده باشد باید از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد.

مسأله ۲۶۳۳ ـ بعد از آن كه یك سال اعلان كرد و صاحب مال پیدا نشد، اگر مال را براى صاحبش نگهدارى كند و از بین برود، چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى نكرده و تعدّى یعنى زیاده روى هم ننموده، ضامن نیست، ولى اگر براى خود برداشته و از بین رفته، در صورتى كه مالك پیدا شود و مطالبه كند ضامن است، و اگر صدقه داده باشد، صاحب مال مخیر است بین آن كه به صدقه راضى شود یا عوض مالش را بگیرد و ثواب صدقه براى صدقه دهنده باشد.

مسأله ۲۶۳۴ ـ كسى كه مالى را پیدا كرده، اگر عمداً به دستورى كه گذشت اعلان نكند، گذشته از این كه معصیت كرده، تكلیف ساقط نشده و باید به همان دستور اعلان كند.

مسأله ۲۶۳۵ ـ اگر دیوانه یا بچّه نابالغ چیزى كه باید اعلان شود پیدا كند، ولىّ او مى تواند به دستور مذكور اعلان نماید، ولى اگر از آنها گرفت اعلان بر او واجب مى شود، و پس از یك سال یا آن را براى صاحبش نگهدارى كند، و یا براى صغیر یا دیوانه تملّك كند، و یا از طرف صاحبش به فقرا صدقه بدهد، و اگر صاحبش پیدا شد و راضى به صدقه نشد، ولىّ ـ بنابر احتیاط واجب ـ عوض آن را از مال خودش بپردازد.

مسأله ۲۶۳۶ ـ اگر انسان در بین سالى كه اعلان مى كند از پیدا شدن صاحب مال ناامید شود، تملّك آن اشكال دارد، ولى مى تواند از طرف صاحبش صدقه بدهد، و بنابر احتیاط واجب از حاكم شرع اذن بگیرد.

مسأله ۲۶۳۷ ـ اگر در بین سالى كه اعلان مى كند مال از بین برود، چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى كرده یا تعدّى یعنى زیاده روى كرده باشد ضامن است، و اگر كوتاهى نكرده و زیاده روى هم ننموده ضامن نیست.

مسأله ۲۶۳۸ ـ اگر مالى پیدا كند كه قیمت آن به یك درهم مى رسد و تعریفش ممكن نیست ـ مثل اینكه مال نشانه دارد ولى در جایى پیدا كند كه معلوم است به واسطه اعلان، صاحب آن پیدا نمى شود، یا نشانه دار نباشد ـ مى تواند از روز اوّل آن را از طرف صاحبش به فقراء صدقه بدهد، و بنابر احتیاط واجب به اذن حاكم شرع باشد.

مسأله ۲۶۳۹ ـ اگر چیزى را پیدا كند و به خیال این كه مال خود او است بردارد، بعد بفهمد مال خودش نبوده، احكام گمشده ـ كه در مسائل قبل گذشت ـ بر آن جارى است.

مسأله ۲۶۴۰ ـ لازم نیست موقع اعلان جنس چیزى را كه پیدا كرده بگوید، بلكه همین قدر كه بگوید چیزى پیدا كرده ام كافیست، مگر در صورتى كه بدون ذكر جنس، اعلان ـ از جهت تأثیر در التفات كسى كه مالش را گم كرده ـ بى فایده باشد.

مسأله ۲۶۴۱ ـ اگر كسى چیزى را پیدا كند و دیگرى بگوید مال من است و نشانه هاى آن را بگوید، در صورتى باید به او بدهد كه اطمینان داشته باشد مال اوست، ولازم نیست نشانه هایى را كه بیشتر اوقات صاحب مال هم ملتفت آنها نیست بگوید.

مسأله ۲۶۴۲ ـ اگر قیمت چیزى كه پیدا كرده به یك درهم برسد، چنانچه اعلان نكند و در مسجد یا جاى دیگرى بگذارد و آن چیز از بین برود یا دیگرى آن را بردارد، كسى كه آن را پیدا كرده ضامن است.

مسأله ۲۶۴۳ ـ هرگاه چیزى را پیدا كند كه تا یك سال قابل ماندن نیست ـ مانند میوه و سبزیجات ـ بنابر احتیاط واجب تا زمانى كه آسیبى به آن نرسد نگه دارد، و چنانچه صاحبش پیدا نشد به اذن حاكم شرع یا وكیل او، و در صورت نبودن این دو به اذن عدول مؤمنین ـ در صورتى كه میسّر باشد ـ آن را قیمت كند و بفروشد، یا خودش بردارد و پول آن را نگه دارد، و بنابر احتیاط واجب از زمان پیدا شدن تا یك سال اعلان كند، و در صورت پیدا نشدن صاحبش به آنچه كه در مسأله «۲۶۳۲» گذشت عمل نماید.

مسأله ۲۶۴۴ ـ اگر چیزى را كه پیدا كرده موقع وضو گرفتن و نماز خواندن همراه او باشد، در صورتى كه قصدش این باشد كه صاحب آن را پیدا كند و به او بدهد، اشكال ندارد، وگرنه تصرّف او هرچند به همراه داشتن باشد حرام است، ولى وضو و نمازش به صرف این كه آن چیز همراه او باشد باطل نمى شود.

مسأله ۲۶۴۵ ـ اگر كفش شخصى را ببرند و كفش دیگرى به جاى آن بگذارند، چنانچه بداند یا از قرائن اطمینان كند كفشى كه مانده مال كسى است كه كفش او را برده، و راضى است كه كفشش را عوض كفشى كه برده است بردارد، مى تواند به جاى كفش خودش بردارد، و همچنین است اگر بداند كه كفش او را به طور ناحق و ظلم برده است ولى در این فرض باید قیمت آن از كفش خودش بیشتر نباشد، وگرنه نسبت به زیادى قیمت حكم مجهول المالك جارى است، ودر غیر این دو صورت حكم مجهول المالك بر آن كفش جارى خواهد بود.

مسأله ۲۶۴۶ ـ اگر مالى كه در دست انسان است مجهول المالك باشد ـ یعنى صاحب آن معلوم نباشد هرچند در بین افراد معینى ـ و گمشده بر آن مال صدق نكند، لازم است صاحب آن را جستجو كند تا از پیدا شدنش نا امید شود، و پس از مأیوس شدن آن را به فقراء صدقه بدهد، و بنا بر احتیاط واجب به اذن حاكم شرع باشد، واگر بعد صاحبش پیدا شود ضامن نیست.

 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved