next page

fehrest page

back page

احكام نماز

قبل از ورود در احكام نماز اشاره به دو نكته لازم است:

(اوّل) اهمیت نماز: در قرآن مجید نزدیك به صد مورد از نماز گفتگو شده، و اشاره به دو مورد آن كافیست:

۱ ـ بعد از آن كه خداوند متعال حضرت ابراهیم (علیه السلام) را به مقام نبوّت و رسالت و خلّت اختیار نمود و به كلمات آزمایش و مبتلا كرد و آن حضرت كلمات را اتمام نمود، به مقام امامت نایل شد، و آن قدر عظمت مقام امامت ـ بعد از آن همه مقامات ـ در نظرش جلوه كرد كه ( قالَ وَ مِنْ ذُرِّیتِى ) (گفت و از براى فرزندان من هم؟) جواب شنید: ( لا ینالُ عَهْدِى الظّالِمِینَ ) (پیمان من به ظالمین نمى رسد)، و در عظمت نماز همین اندازه بس كه آن كس كه خداوند متعال براى او مقام امامت را خواست و او براى ذریه اش مسألت كرد ـ بعد از طىّ تمام مقامات ـ در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست: ( رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلوةِ وَ مِنْ ذُرِیتی ) (پروردگارا مرا اقامه كننده نماز قرار بده و ذریه مرا).

و همچنین بعد از آن كه ذرّیه خود را در نزد بیت مسكن داد، گفت ( رَبَّنا اِنِّی اَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِیتی بِواد غَیرِ ذِی زَرْع عِنْدَ بَیتِكَ الْمُحَرَّمِ، رَبَّنا لِیقِیمُوا الصَّلوةَ )پروردگار ما هر آینه من از ذریه خودم مسكن دادم به بیابان بدون زرع نزد خانه محترم تو، پروردگارا براى این كه اقامه نماز بنمایند.

۲ ـ در قرآن مجید یك سوره به نام مؤمنون است، و در آن مؤمنان به خصوصیاتى معرّفى شده اند، و اوّل خصوصیتى كه به آن ابتدا شده این است كه: ( الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ ) (آنان كه همانا در نمازشان خاشعند) و آخر خصوصیتى هم كه به آن ختم مى شود ( وَ الَّذینَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ یحافِظُونَ ) (و آن چنان كسانى كه همانها بر نمازهایشان محافظت دارند).

پس افتتاح ایمان و ختم ایمان به نماز است، و ثمره آن هم این آیه است: ( اُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ * اَلَّذینَ یرِثُونَ الْفِرْدَوسَ هُمْ فیها خالِدُونَ )

و از سنّت همین اندازه بس است كه از حضرت صادق (علیه السلام) روایت شده كه فرمودند: بعد از معرفت خدا چیزى را افضل از این صلوات پنجگانه نمى دانم، و عدم علم از آن حضرت، علم به عدم است، و این روایت بیان كلام خداست، و خداوند متعال هم در قرآن مجید مى فرماید: ( ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقینَ * اَلَّذینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَ یقیمُونَ الصَّلوةَ ) بعد از ایمان به غیب اقامه نماز ذكر شده است.

و در عظمت نماز همین اندازه كفایت مى كند كه جامع تر از نماز بین عبادات عبادتى یافت نمى شود، زیرا این عبادتى است مشتمل بر عبادت فعلى و بر عبادت قولى، و عبادت فعلى آن شامل افعال عبادى از ركوع و سجود و قیام و قعود است، و عبادت قولى آن شامل قرائت و ذكر و جامع جمیع معارف الهیه از تسبیح و تكبیر و تحمید و تهلیل كه اركان اربعه معارف حضرت حقّ سبحانه و تعالى است، و مشتمل است بر تمام عبادات ملائكه مقرّبین، كه عدّه اى از آنها عبادتشان در قیام است و عدّه اى در قعود و جمعى در ركوع و جمعى در سجود.

و عناوینى كه براى نماز در روایات وارد شده زیاد است كه از آن جمله است: «رَأْسُ الدّینِ، وَ اخِرُ وَصایا الانْبِیاءِ، وَ اَحَبُّ الاعْمالِ، وَ خَیرُ الاعْمالِ، وَ قِوامُ الاسْلامِ، وَ اِسْتِقْبالُ الرَّحْمنِ، مِنْهاجُ الانْبِیاءِ، وَ بِه یبْلُغُ الْعَبْدُ اِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْیا».

(دوم) انسان مواظب باشد كه به عجله و شتاب زدگى نماز نخواند، و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجّه باشد كه با چه كسى سخن مى گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم ناچیز ببیند.

و نیز باید نمازگزار توبه و استغفار نماید و گناهانى را كه مانع قبول شدن نماز است مانند حسد، كبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسكرات، ندادن خمس و زكاة و بلكه هر معصیتى را ترك كند.

و همچنین سزاوار است كارهایى را كه ثواب نماز را كم مى كند به جا نیاورد، مثلا در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نایستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نكند، و كارهایى را كه ثواب نماز را زیاد مى كند به جا آورد، مثلا انگشتر عقیق به دست كند و لباس پاكیزه بپوشد و شانه و مسواك كند و خود را خوشبو نماید.

 

نمازهاى واجب

نمازهاى واجب شش است:

(اوّل) نماز یومیه كه از آنهاست نماز جمعه.

(دوم) نماز آیات.

(سوم) نماز میت، بنابر این كه اطلاق نماز بر آن به نحو حقیقت باشد هر چند در هر صورت واجب است.

(چهارم) نماز طواف واجب خانه كعبه.

(پنجم) نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است.

(ششم) نمازى كه به واسطه اجاره و نذر و قسم و عهد و شرط در ضمن عقد واجب مى شود.

 

نمازهاى واجب يوميّه

نمازهاى واجب یومیه غیر از جمعه پنج است، ظهر و عصر هر كدام چهار ركعت، مغرب سه ركعت، عشاء چهار ركعت، صبح دو ركعت.

مسأله ۷۳۵ ـ در سفر و خوف باید نمازهاى چهار ركعتى را با شرایطى كه در محلّ خود ذكر مى شود دو ركعت خواند.

 

وقت نماز ظهر و عصر

مسأله ۷۳۶ ـ اگر چوب یا چیزى مانند آن را ـ كه شاخص مى گویند ـ راست در زمین هموار فرو برند، صبح كه خورشید بیرون مى آید، سایه آن به طرف مغرب مى افتد و هر چه آفتاب بالا مى آید این سایه كم مى شود و در شهرهاى ما، در اوّل ظهر شرعى به آخرین درجه كمى مى رسد، و ظهر كه گذشت سایه آن به طرف مشرق بر مى گردد و هر چه خورشید رو به مغرب مى رود سایه زیادتر مى شود.

بنابراین وقتى سایه به آخرین درجه كمى رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت معلوم مى شود ظهر شرعى شده است، ولى در بعضى شهرها كه گاهى موقع ظهر سایه بكلّى از بین مى رود، بعد از آن كه سایه دوباره پیدا شد معلوم مى شود ظهر شده است.

مسأله ۷۳۷ ـ وقت نماز ظهر و عصر ما بین زوال تا غروب آفتاب است، ولى چنانچه نماز عصر را عمداً قبل از نماز ظهر بخواند باطل است، مگر این كه از آخر وقت بیش از به جا آوردن یك نماز وقت نباشد كه در این فرض اگر كسى تا این موقع نماز ظهر را نخوانده، باید نماز عصر را بخواند و بعد از آن نماز ظهر را قضا كند، و اگر كسى پیش از این وقت سهواً تمام نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند نمازش صحیح است، و احتیاط واجب آن است كه آن را نماز ظهر قرار داده و چهار ركعت دیگر به قصد ما فى الذمّه به جا آورد.

مسأله ۷۳۸ ـ اگر پیش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول نماز عصر شود، و در بین نماز بفهمد اشتباه كرده است، باید نیت را به نماز ظهر برگرداند، یعنى نیت كند كه آنچه تا حال خوانده ام و آنچه را مشغولم و آنچه تا آخر نماز مى خوانم همه نماز ظهر باشد، و بعد از آن كه نماز را تمام كرد نماز عصر را بخواند.

مسأله ۷۳۹ ـ نماز جمعه با امام معصوم (علیه السلام) یا منصوب از قبل آن حضرت واجب تعیینى است، و در زمان غیبت مكلّف مخیر است كه نماز ظهر بخواند یا ـ با اجتماع شرایط ـ نماز جمعه بخواند، و احوط نماز ظهر است و افضل نماز جمعه است.

مسأله ۷۴۰ ـ وقت نماز جمعه مضیق است، و بنابر احتیاط واجب از اوّل ظهر شرعى ـ پس از احراز آن به یقین یا اطمینان و غیر اینها از امارات دخول وقت ـ تأخیر نیندازد.

 

وقت نماز مغرب و عشاء

مسأله ۷۴۱ ـ احتیاط واجب آن است كه نماز مغرب را از پنهان شدن قرص خورشید تأخیر بیندازند، تا سرخى طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پیدا مى شود از بالاى سر انسان بگذرد.

مسأله ۷۴۲ ـ وقت نماز مغرب و عشاء براى مختار تا نیمه شب امتداد دارد، و امّا براى مضطر به جهت خواب یا فراموشى یا حیض یا غیر اینها تا طلوع فجر صادق امتداد دارد، و چون نماز عشاء را در صورت تذكّر باید بعد از نماز مغرب خواند، در صورتى كه با التفات قبل از نماز مغرب خوانده شود باطل است، مگر این كه از وقت بیش از مقدار اداى نماز عشاء نمانده باشد، كه در این صورت لازم است نماز عشاء را قبل از نماز مغرب بخواند.

مسأله ۷۴۳ ـ اگر كسى اشتباهاً نماز عشاء را پیش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود نمازش صحیح است، و باید نماز مغرب را بعد از آن به جا آورد.

مسأله ۷۴۴ ـ اگر پیش از خواندن نماز مغرب سهواً مشغول نماز عشاء شود، و در بین نماز ملتفت شود كه اشتباه كرده، چنانچه به ركوع ركعت چهارم نرفته است، باید نیت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عشاء را بخواند، و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته است، باید نماز را بهم زند و بعد از خواندن نماز مغرب نماز عشاء را به جا آورد.

مسأله ۷۴۵ ـ آخر وقت نماز عشاء براى مختار نصف شب است، و بنابر احتیاط واجب شب را از اوّل غروب تا اذان صبح حساب كند نه تا اوّل آفتاب.

مسأله ۷۴۶ ـ اگر عمداً نماز مغرب یا عشاء را تا نصف شب نخواند، احوط آن است كه تا قبل از اذان صبح بدون این كه نیت ادا و قضا كند آن نماز را به جا آورد.

 

وقت نماز صبح

مسأله ۷۴۷ ـ نزدیك اذان صبح از طرف مشرق، سفیده اى رو به بالا حركت مى كند كه آن را فجر اوّل گویند، و موقعى كه آن سفیده پهن شد، فجر دوم و اوّل وقت نماز صبح است، و آخر وقت نماز صبح موقعى است كه آفتاب طلوع مى كند.

 

احكام وقت نماز

مسأله ۷۴۸ ـ موقعى انسان مى تواند مشغول نماز شود كه یقین یا اطمینان كند وقت داخل شده است، یا دو مرد عادل یا شخصى كه مورد وثوق باشد و ظنّ بر خلاف قول او نباشد، به داخل شدن وقت خبر دهند، یا كسى كه وقت شناس و مورد اطمینان باشد براى اعلام دخول وقت اذان بگوید.

مسأله ۷۴۹ ـ اگر به واسطه عذرهاى عمومى ـ مانند ابر یا غبار ـ یا عذرهاى شخصى ـ مانند نابینایى و یا بودن در زندان ـ نتواند اوّل وقت به داخل شدن وقت یقین یا حجّت شرعیه اى پیدا كند، باید نماز را تأخیر بیندازد تا یقین یا حجّت شرعیه اى پیدا كند كه وقت داخل شده است.

مسأله ۷۵۰ ـ اگر به یكى از راه هاى گذشته براى انسان ثابت شود كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بین نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است، و همچنین است اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پیش از وقت خوانده است.

و اگر در بین نماز بفهمد وقت داخل شده یا بعد از نماز بفهمد كه در بین نماز وقت داخل شده بود، نمازش صحیح است.

مسأله ۷۵۱ ـ اگر انسان ملتفت نباشد كه باید با ثابت شدن دخول وقت مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت خوانده، نماز او صحیح است، و اگر بفهمد نماز را پیش از وقت خوانده یا نفهمد كه در وقت خوانده یا پیش از وقت، یا بعد از نماز بفهمد كه در بین نماز وقت داخل شده، نمازش باطل است.

مسأله ۷۵۲ ـ اگر یقین یا اطمینان كند وقت داخل شده و مشغول نماز شود، و در بین نماز شكّ كند كه وقت داخل شده یا نه، نماز او باطل است، ولى اگر در بین نماز یقین یا اطمینان داشته باشد كه وقت داخل شده و شكّ كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده یا نه، نمازش صحیح است.

مسأله ۷۵۳ ـ اگر وقت نماز به قدرى تنگ است كه به واسطه به جا آوردن بعضى از كارهاى مستحبّ نماز مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود، باید آن مستحبّ را به جا نیاورد، مثلا اگر به واسطه خواندن قنوت مقدارى از نماز بعد از وقت خوانده مى شود، باید قنوت را نخواند.

مسأله ۷۵۴ ـ كسى كه به اندازه خواندن یك ركعت نماز وقت دارد، نماز او ادا است، ولى نباید عمداً نماز را تا این وقت تأخیر بیندازد.

مسأله ۷۵۵ ـ كسى كه مسافر نیست، اگر تا غروب آفتاب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند، و اگر كمتر وقت دارد باید فقط نماز عصر را بخواند و بعد نماز ظهر را قضا كند، و همچنین كسى كه معذور نیست اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج ركعت وقت دارد، باید نماز مغرب و عشاء را بخواند، و اگر كمتر وقت دارد، باید فقط عشاء را بخواند و بعد مغرب را، و احتیاط واجب آن است كه مغرب را به نیت ما فى الذمّه بدون قصد ادا و قضا به جا آورد.

مسأله ۷۵۶ ـ كسى كه مسافر است، اگر تا غروب آفتاب به اندازه خواندن سه ركعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر كمتر وقت دارد، باید فقط عصر را بخواند و بعد نماز ظهر را قضا كند، و همچنین مسافرى كه معذور نیست اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشاء را بخواند، و اگر به آن اندازه هم وقت ندارد، ولى مى تواند با خواندن نماز عشاء، یك ركعت از مغرب را قبل از نصف شب درك كند باید اوّل عشاء را بخواند و بعد مغرب را فوراً به جا آورد، و اگر كمتر از این وقت دارد باید عشاء را بخواند و بعد مغرب را به جا آورد، و احتیاط واجب آن است كه آن را به قصد ما فى الذمّه بدون قصد ادا و قضا بخواند، و چنانچه بعد از خواندن عشاء معلوم شود كه از وقت به مقدار یك ركعت یا بیشتر به نصف شب مانده است، نماز مغرب اداست و باید فوراً آن را به جا آورد.

مسأله ۷۵۷ ـ مستحبّ است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند، و راجع به آن خیلى سفارش شده است، و هر چه به اوّل وقت نزدیك تر باشد بهتر است، مگر آن كه تأخیر آن از جهتى بهتر باشد، مثل آن كه صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.

مسأله ۷۵۸ ـ هرگاه انسان عذرى دارد كه اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند ناچار است با تیمّم نماز بخواند، چنانچه بداند عذر او تا آخر وقت باقى است، مى تواند در اوّل وقت نماز بخواند، ولى اگر احتمال دهد كه عذر او از بین مى رود باید صبر كند تا عذرش بر طرف شود، و چنانچه عذر او بر طرف نشد در آخر وقت نماز بخواند، و لازم نیست به قدرى صبر كند كه فقط بتواند واجبات نماز را انجام دهد، بلكه اگر براى مستحبّات نماز نیز مانند اذان و اقامه و قنوت وقت دارد، مى تواند تیمّم كند و نماز را با آن مستحبّات به جا آورد.

و در عذرهاى دیگر غیر از موارد تیمّم، اگر آن عذر تقیه باشد جایز است اوّل وقت نماز بخواند و اعاده لازم نیست هر چند در اثناى وقت عذرش بر طرف شود، و در غیر تقیه اگر احتمال بدهد كه عذر او باقى باشد، جایز است اوّل وقت نماز بخواند، ولى چنانچه در اثناى وقت عذرش بر طرف گردد، لازم است اعاده نماید.

مسأله ۷۵۹ ـ كسى كه مسائل نماز و شكّیات و سهویات را نمى داند و احتمال مى دهد كه یكى از اینها در نماز پیش آید و مبتلا به مخالفت تكلیف الزامى یا احتیاط لازم شود، بنابر احتیاط باید براى یاد گرفتن اینها نماز را از اوّل وقت تأخیر بیندازد، ولى اگر اطمینان دارد كه نماز را به طور صحیح تمام مى كند، مى تواند در اوّل وقت مشغول نماز شود، پس اگر در نماز مسأله اى كه حكم آن را نمى داند پیش نیاید، نماز او صحیح است، و اگر پیش آید جایز است به یكى از دو طرفى كه احتمال مى دهد عمل نماید و نماز را تمام كند، ولى باید بعد از نماز مسأله را بپرسد كه اگر نمازش باطل بوده دوباره بخواند، و اگر صحیح بوده اعاده لازم نیست.

مسأله ۷۶۰ ـ اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبكار هم طلب خود را مطالبه مى كند، در صورتى كه ممكن است باید اوّل دین خود را بدهد، بعد نماز بخواند، و همچنین است اگر كار واجب دیگرى كه باید فوراً آن را به جا آورد پیش آمد كند، مثل آن كه ببیند مسجد نجس است، باید اوّل مسجد را تطهیر كند بعد نماز بخواند، و چنانچه در هر دو صورت اوّل نماز بخواند معصیت كرده، ولى نماز او صحیح است.

 

نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شود

مسأله ۷۶۱ ـ انسان باید نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشاء را بعد از نماز مغرب بخواند، و اگر عمداً نماز عصر را پیش از نماز ظهر و نماز عشاء را پیش از نماز مغرب بخواند، باطل است.

مسأله ۷۶۲ ـ اگر به نیت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بین نماز یادش بیاید كه نماز ظهر را خوانده است، نمى تواند نیت را به نماز عصر برگرداند، بلكه باید نماز را بشكند و نماز عصر را بخواند، و همین طور است در نماز مغرب و عشاء.

مسأله ۷۶۳ ـ اگر در بین نماز عصر شكّ كند كه نماز ظهر را خوانده یا نه، باید نیت را به نماز ظهر برگرداند، ولى اگر وقت به قدرى كم است كه بعد از تمام شدن نماز آفتاب غروب مى كند و براى یك ركعت هم وقت باقى نیست، باید به نیت نماز عصر نماز را تمام كند، و بنا بگذارد كه نماز ظهر را به جا آورده است.

مسأله ۷۶۴ ـ اگر در بین نماز عصر یقین یا اطمینان كند كه نماز ظهر را نخوانده است و نیت را به نماز ظهر برگرداند، چنانچه قبل از آن كه عملى انجام داده باشد یادش بیاید كه نماز ظهر را خوانده بوده باید بقیه نماز را به نیت نماز عصر بخواند و نمازش صحیح است، و همچنین در صورتى كه آنچه را انجام داده ركن نباشد، ولى در این صورت باید قرائت و ذكرى را كه به قصد نماز ظهر آورده بوده دوباره به قصد نماز عصر بیاورد، و احتیاط مستحبّ آن است كه در این دو صورت نماز را به نیت عصر تمام كند و دوباره اعاده نماید، و اگر آنچه را آورده ركعت یا ركوع یا دو سجده باشد باید نماز عصر را اعاده نماید.

مسأله ۷۶۵ ـ اگر در نماز عشاء پیش از ركوع ركعت چهارم شكّ كند كه نماز مغرب را خوانده یا نه، چنانچه وقت به قدرى كم است كه بعد از تمام شدن نماز به مقدار یك ركعت هم وقت براى نماز عشاء باقى نمى ماند، باید به نیت عشاء نماز را تمام كند و بنا بگذارد كه نماز مغرب را به جا آورده، و اگر به مقدار یك ركعت یا بیشتر وقت دارد، باید نیت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را سه ركعتى تمام كند، بعد نماز عشاء را بخواند.

مسأله ۷۶۶ ـ اگر در نماز عشاء بعد از رسیدن به ركوع ركعت چهارم شكّ كند كه نماز مغرب را خوانده یا نه، در وسعت وقت نمازش باطل است، و باید نماز مغرب و عشاء را بخواند، و همچنین است اگر به مقدار پنج ركعت وقت باشد، و چنانچه وقت كمتر از این است نماز عشاء صحیح و باید آن را تمام كند و بنا بگذارد كه نماز مغرب را به جا آورده است.

مسأله ۷۶۷ ـ اگر انسان نمازى را كه خوانده احتیاطاً دوباره بخواند، و در بین نماز یادش بیاید نمازى را كه باید پیش از آن بخواند نخوانده است، نمى تواند نیت را به آن نماز برگرداند، مثلا موقعى كه نماز عصر را احتیاطاً مى خواند، اگر یادش بیاید نماز ظهر را نخوانده است، نمى تواند نیت را به نماز ظهر برگرداند.

مسأله ۷۶۸ ـ برگرداندن نیت از نماز قضا به نماز ادا، و از نماز مستحبّ به نماز واجب جایز نیست.

مسأله ۷۶۹ ـ اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، انسان مى تواند در بین نماز نیت را به نماز قضا برگرداند، ولى باید برگرداندن نیت به نماز قضا ممكن باشد، مثلا اگر مشغول نماز ظهر است، در صورتى مى تواند نیت را به قضاى صبح برگرداند كه داخل ركوع ركعت سوم نشده باشد.

next page

fehrest page

back page

 
 
https://old.aviny.com/Ahkam/ResalehVahidKhorasani/resale12.aspx?&mode=print
Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved