مسئله 1258-
كسى كه كفّاره روزه رمضان بر او واجب است بايد دو ماه روزه بگيرد يا
شصت فقير را سير نمايد يا به هر كدام 750 گرم طعام يعنى گندم يا جو و
مانند اينها، يا قيمت آنها را بدهد و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد،
هر چند مد كه مىتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد بايد
استغفار كند و چنانچه دادن كفّاره بعداً براى او ممكن شود واجب نيست
كفّاره بدهد.
مسئله 1259-
كسى كه مىخواهد دو ماه كفّاره روزه رمضان را بگيرد بايد سى و يك روز
آن را پى در پى بگيرد و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد.
مسئله 1260-
كسى كه مىخواهد دو ماه كفّاره روزه رمضان را بگيرد، نبايد موقعى شروع
كند كه در بين سى و يك روز روزى باشد كه مانند عيد قربان روزه آن حرام
است.
مسئله 1261-
اگر در بين روزهايى كه بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى مثل حيض يا نفاس
يا سفرى كه در رفتن آن مجبور است، براى او پيش آيد، بعد از بر طرف شدن
عذر واجب نيست روزهها را از سر بگيرد بلكه بقيه را بعد از بر طرف شدن
عذر به جا مىآورد.
مسئله 1262-
اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند اگر آن چيز ذاتاً حرام باشد مثل
شراب و زنا، كفّاره جمع )گرفتن دو ماه روزه كه سى و يك روزِ آن پى در
پى باشد و اطعام شصت فقير( بر او واجب مىشود و چنانچه كفّاره جمع
برايش ممكن نباشد هر كدام را كه ممكن است بايد انجام دهد و اگر ذاتاً
حرام نباشد بلكه به جهتى حرام شده باشد مثل نزديكى كردن با عيال خود در
حال حيض، كفّاره جمع ندارد.
مسئله 1263-
اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه كارى كه روزه را باطل
مىكند انجامدهد گرچه آن كار جماعباشد براى همه آنهايك كفّاره كافى
است.
مسئله 1264-
اگر روزهدار زنا كند و بعد با حلال خود جماع نمايد يك كفّاره جمع كافى
است.
مسئله 1265-
اگر روزهدار كارى كه حلال است و روزه را باطل مىكند انجام دهد مثلاً
آب بياشامد و بعد كار ديگرى كه حرام است و روزه را باطل مىكند انجام
دهد مثلاً غذاى حرامى بخورد يك كفّاره كافى است.
مسئله 1266-
اگر نذر كند كه روز معيّنى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه
خود را باطل كند بايد كفّاره نذر بدهد و كفّاره آن اين است كه ده فقير
را سير نمايد يا سه روز روزه بگيرد.
مسئله 1267-
كسى كه مىتواند وقت را تشخيص دهد اگر به گفته كسى كه مىگويد مغرب شده
افطار كند و بعد بفهمد مغرب نبوده است اگر گفته او حجّت بوده است نظير
ثقه و اذان وقت شناس، قضا و كفّاره ندارد و اگر حجّت نبوده بايد قضاى
آنرا بگيرد ولى كفّاره ندارد.
مسئله 1268-
كسى كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند، يا
پيش از ظهر براى فرار از كفّاره سفر نمايد، كفّاره او ساقط نمىشود
بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش بيايد باز هم كفّاره بر او
واجب است.
مسئله 1269-
اگر عمداً روزه خود را باطل كند و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض
براى او پيدا شود، كفّاره بر او واجب است.
مسئله 1270-
اگر يقين كند كه روز اوّل ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل كند
بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده كفّاره بر او واجب نيست.
مسئله 1271-
اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اوّل شوال و عمداً روزه خود را
باطل كند، بعد معلوم شود اوّل شوال بوده كفّاره بر او واجب نيست.
مسئله 1272-
هر كسى كه ديگرى را مجبور كند به انجام دادن كارى كه روزه را باطل
مىكند بايد كفّاره او را بدهد.
مسئله 1273-
اگر روزهدار در ماه رمضان زن خود را مجبور به جماع كند مرد بايد دو
كفّاره بدهد و بر زن كفّاره واجب نيست، حتّى اگر زن در بين جماع راضى
شود، ولى روزه او باطل مىشود مگر اينكه به طورى مجبور شده باشد كه از
خود اختيارى نداشته باشد.
مسئله 1274-
اگر كفّاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را به جا نياورد، چيزى بر
آن اضافه نمىشود.
مسئله 1275-
كسى كه مىخواهد براى كفّاره يك روز شصت فقير را سير نمايد نمىتواند
يك فقير را بيشتر از يك مرتبه سير نمايد ولى مىتواند هر يك از عيالات
فقير را گرچه صغير باشند سير نمايد.
مسئله 1276-
كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً كارى كه روزه
را باطل مىكند انجام دهد بايد به ده فقير هر كدام 750 گرم طعام بدهد و
اگر نمىتواند بايد سه روز روزه بگيرد و پى در پى بودن لازم نيست، و
اگر نمىتواند بايد استغفار كند.
مسئله 1277-
كفّاره براى روزه منحصر است به اينكه انسان يكى از مفطرات سه گانه
(خوردن و آشاميدن - جماع - باقى ماندن بر جنابت، يا حيض يا نفاس تا
اذان صبح) را انجام دهد و هر عملى غير از اين سه مفطر به جا بياورد قضا
دارد امّا كفّاره ندارد.
احكام قضاى روزه
مسئله 1278-
اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه، نمىتواند افطار كند، ولى اگر شك
كند كه صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مىتواند كارى كه روزه را باطل
مىكند انجام دهد. ولى در چهار صورت بايد روزه آن روز را قضا كند:
اوّل: در ماه رمضان بدون اين كه تحقيق كند صبح شده
يا نه، كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد بعد معلوم شود كه صبح
بوده است.
دوّم: شخص غير ثقه بگويد صبح نشده يا بگويد صبح
شده و انسان خيال كند شوخى مىكند و كارى كه روزه را باطل مىكند انجام
دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
سوّم: كسى كه نمىتواند تحقيق كند مثل كور و
زندانى و مانند اينها به گفته شخص غير ثقه افطار كند بعد معلوم شود
مغرب نبوده است.
چهارم: در هواى صاف به واسطه تاريكى يقين كند كه
مغرب شده و افطار كند بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولى اگر در هواى
ابرى به گمان اينكه مغرب شده افطار كند بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا
لازم نيست.
مسئله 1279-
اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بىاختيار فرو رود يا آب داخل
بينى كند و بى اختيار فرو رود قضا بر او واجب نيست.
مسئله 1280-
اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزههاى وقتى را كه ديوانه بوده قضا
نمايد.
مسئله 1281-
اگر كافر مسلمان شود واجب نيست روزههاى وقتى را كه كافر بوده قضا
نمايد، و همچنين است اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد
روزههاى وقتى را كه كافر بوده واجب نيست قضا نمايد.
مسئله 1282-
انسان بايد روزهاى را كه به واسطه بيهوشى يا مستى از او فوت شده، قضا
نمايد ولى اگر قبل از اذان صبح نيّت كند و بعد بىهوش يا مست شود و يا
در روز از بيهوشى يا مستى بيرون آيد و قبل از ظهر نيّت روزه كند روزه
او صحيح است و قضا ندارد.
مسئله 1283-
اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او
برطرفشده، مىتواند مقدار كمتر را كه احتمال مىدهد روزه نگرفته قضا
نمايد.
مسئله 1284-
اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد قضاى هر كدام را كه اوّل
بگيرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج
روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد
بايد اوّل قضاى رمضان آخر را بگيرد.
مسئله 1285-
اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد و در نيّت معيّن نكند روزهاى
را كه مىگيرد قضاى كدام رمضان است، قضاى سال اوّل حساب مىشود.
مسئله 1286-
اگر قضاى روزه رمضان را يك سال يا چند سال تأخير بيندازد بايد قضا را
بگيرد و در صورتى كه متمكن باشد براى هر روز 750 گرم طعام به فقير
بدهد، و از جهت تأخير يك سال يا چند سال چيزى بر او واجب نمىشود.
مسئله 1287-
كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد
مىتواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.
مسئله 1288-
اگر به واسطه مرض، حيض يا نفاس روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن
رمضان بميرد، لازم نيست روزههايى را كه نگرفته براى او قضا نمايند.
مسئله 1289-
اگر به واسطه عذرى نظير مرض، نداشتن قدرت، مسافرت يا شير دادن و مانند
اينها، روزه رمضان را نگيرد و تا رمضان سال بعد به واسطه هر عذرى
نتواند قضا كند، قضاى روزههايى را كه نگرفته است بر او واجب نيست و
بايد براى هر روز معادل 750 گرم گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت
اينها را در صورت تمكّن به فقير بدهد.
مسئله 1290-
اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او
برطرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد بايد روزه را قضا
كند و براى هر روز 750 گرم گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت اينها را
به فقير بدهد.
مسئله 1291-
كسى كه بايد براى هر روز 750 گرم طعام به فقير بدهد مىتواند كفّاره
چند روز را به يك فقير بدهد.
مسئله 1292-
كسى كه به واسطه پيرى يا مرض ديگر )مثل تشنگى زياد( نمىتواند روزه
بگيرد يا براى او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نيست ولى در صورتى كه
روزه براى او مشقّت دارد بايد براى هر روز 750 گرم گندم يا جو و مانند
اينها يا قيمت آنها را به فقير بدهد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگيرد
بهتر است روزههايى را كه نگرفته قضا نمايد.
مسئله 1293-
زنى كه باردار است و يا زنى كه بچّه شير مىدهد، اگر روزه براى او يا
بچهاش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست و چنانچه تا ماه مبارك رمضانِ
بعدى قدرت بر گرفتن روزهها نداشته باشد، قضا هم ندارد. ولى در صورت
استطاعتِ مالى بايد براى هر روز معادل 750 گرم گندم يا جو و مانند
اينها يا قيمت آنها را به فقير بدهد.
كارهايى كه براى روزه دار مكروه است
مسئله 1294-
براى روزهدار سيزده مورد، مكروه است:
1 - مسافرت براى فرار از روزه.
2 - ريختن دارو به چشم.
3 - سرمه كشيدن در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق
برسد.
4 - انجام هر كارى كه باعث ضعفمىشود، مانندخون
گرفتن و حمام رفتن.
5 - اَنفيه كشيدن در صورتى كه نداند كه به حلق
مىرسد
)ولى
اگر بداند به حلق مىرسد جايز نيست(.
مسئله 1295-
مسافرى كه بايد نمازهاى چهار ركعتى را در سفر دو ركعت بخواند نبايد
روزه ماه مبارك رمضان را بگيرد و مسافرى كه نمازش را تمام مىخواند مثل
كسى كه شغلش مسافرت يا سفرِ او معصيت است، بايد در سفر روزه بگيرد.
مسئله 1296-
اگر غير روزه رمضان روزه معيّنِ ديگرى بر انسان واجب باشد مثلاً به
واسطه نذر يا غير آن، بهتر است در آن روز مسافرت نكند، و اگر در سفر
باشد لازم نيست قصد كند كه ده روز در جايى بماند و آن روز را روزه
بگيرد.
مسئله 1297-
اگر نذر كند روزه بگيرد و روز آن را معيّن نكند، نمىتواند آن را در
سفر به جا آورد. ولى اگر نذر كند روزِ معيّنى را چه مسافر باشد يا
نباشد روزه بگيرد بايد آن روز را - گرچه مسافر باشد - روزه بگيرد.
مسئله 1298-
مسافر مىتواند در سفر روزه مستحبّى بگيرد و نيازى به قصدِ ده روز يا
نذر هم ندارد.
مسئله 1299-
كسى كه نمىداند روزه ماه مبارك رمضانِ مسافر باطل است اگر در سفر روزه
بگيرد و در بين روز مسئله را بفهمد روزهاش باطل مىشود، و اگر تا مغرب
نفهمد روزهاش صحيح است.
مسئله 1300-
اگر فراموش كند كه مسافر است يا فراموش كند كه روزه مسافر باطل مىباشد
و در سفر روزه بگيرد روزه او باطل است.
مسئله 1301-
اگر روزهدار بعد از ظهر مسافرت نمايد بايد روزه خود را تمام كند، و
اگر پيش از ظهر مسافرت كند وقتى به حدّ ترخّص برسد يعنى ديوار شهر را
نبيند يا صداى اذان آن را نشنود مىتواند روزه خود را باطل كند.
مسئله 1302-
اگر مسافر پيش از ظهر به وطنش برسد يا به جايى كه مىخواهد ده روز در
آنجا بماند، چنانچه پيش از ظهر به حدّ ترخّص برسد و كارى كه روزه را
باطل مىكند انجام نداده باشد بايد آن روز را روزه بگيرد.
روزههاى حرام و مكروه
مسئله 1303-
روزه عيد فطر و قربان حرام است.
مسئله 1304-
اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبّى حقّ شوهرش از بين برود جايز نيست
روزه بگيرد، بلكه اگر حقّ شوهر هم از بين نرود ولى شوهر او را از گرفتن
روزه مستحبّى باز دارد بهتر است خوددارى كند.
مسئله 1305-
روزه مستحبّى اولاد اگر سبب اذيّت پدر و مادر شود جايز نيست بلكه اگر
اسباب اذيّت آنان نشود ولى او را از گرفتن روزه مستحبّى جلوگيرى كنند
بهتر آن است كه روزه نگيرد.
مسئله 1306-
اگر اولاد بدون اجازه پدر يا مادر روزه مستحبّى بگيرد و در بين روز پدر
يا مادر او را نهى كند، در صورتى كه روزه سبب اذيت آنها شود، بايد
افطار نمايد.
مسئله 1307-
كسى كه مىداند روزه براى او ضرر ندارد گرچه دكتر بگويد ضرر دارد بايد
روزه بگيرد و كسى كه اطمينان يا گمان دارد كه روزه برايش ضرر دارد و
دكتر بگويد ضرر ندارد جايز نيست روزه بگيرد و در هر صورت اگر روزه
بگيرد روزه او صحيح است.
مسئله 1308-
اگر انسان احتمال بدهد كه روزه برايش ضرر دارد و از آن احتمال ترس براى
او پيدا شود چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد نبايد روزه بگيرد
ولى اگر روزه بگيرد روزه او صحيح است.
مسئله 1309-
روزه روز عاشورا و روزى كه انسان شك دارد روز عرفه است يا عيد قربان،
مكروه است.
روزههاى مستحب
مسئله 1310-
روزه تمام روزهاى سال، غير از روزههاى حرام و مكروه كه گفته شد، مستحب
است و براى بعضى از روزها بيشتر سفارش شده است كه از آن جمله است:
1 - پنجشنبه اوّل و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه
اوّلى كه بعد از روز دهم ماه است و اگر كسى اينها را به جا نياورد
مستحب است قضا نمايد و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگيرد مستحب است براى
هر روز 750 گرم طعام به فقير بدهد.
2 - سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
3 - تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از اين دو ماه
گرچه يك روز باشد.
4 - روز نوروز.
5 - روز بيست و پنجم و بيست و نهم ذى قعده.
6 - روز اوّل تا روز نهم ذىحجّه )روز عرفه(، ولى
اگر به واسطه ضعف روزه نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند روزه آن روز
مكروه است.
7 - عيد سعيد غدير (18 ذىحجّه).
8 - روز اوّل و سوّم محرم.
9 - ميلاد مسعود پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله
وسلم (17 ربيعالاوّل).
10 - روز مبعث حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله
وسلم (27 رجب).
مسئله 1311-
اگر كسى روزه مستحبّى بگيرد واجب نيست آن را به آخر رساند، بلكه اگر
برادر مؤمنش او را به غذا دعوت كند مستحب است دعوت او را قبول كند و در
بين روز افطار نمايد.
مسئله 1312-
مستحب است روزهدار نماز مغرب و عشا را پيش از افطار كردن بخواند، ولى
اگر كسى منتظر اوست يا ميل زيادى به غذا دارد كه نمىتواند با حضور قلب
نماز بخواند، بهتر است اوّل افطار كند ولى به قدرى كه ممكن است نماز را
در وقت فضيلت آن به جا آورد.
راه ثابت شدن اوّل ماه
مسئله 1313-
اوّل ماه به پنج چيز ثابت مىشود:
اوّل: خود انسان ماه را ببيند.
دوّم: عدّهاى كه از گفته آنان اطمينان پيدا شود
بگويند ماه را ديدهايم و همچنين است هر چيزى كه به واسطه آن اطمينان
پيدا شود.
سوّم: دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را
ديدهايم ولى اگر صفت ماه را بر خلاف يكديگر بگويند، يا شهادتشان خلاف
واقع باشد مثل اينكه بگويند داخل دايره ماه طرف افق بود، اوّل ماه ثابت
نمىشود، امّا اگر در تشخيص بعض خصوصيات اختلاف داشته باشند مثل آنكه
يكى بگويد ماه بلند بود و ديگرى بگويد نبود، به گفته آنان اوّل ماه
ثابت مىشود.
چهارم: سى روز از اوّل ماه شعبان بگذرد كه به
واسطه آن اوّل ماه رمضان ثابت مىشود و سى روز از اوّل ماه رمضان بگذرد
كه به واسطه آن اوّل ماه شوال ثابت مىشود.
پنجم: حاكم شرع حكم كند كه اوّل ماه است.
مسئله 1314-
اگر حاكم شرع حكم كند كه اوّل ماه است كسى هم كه از او تقليد نمىكند،
بايد به حكم او عمل نمايد. ولى كسى كه مىداند حاكم شرع اشتباه كرده
نمىتواند به حكم او عمل نمايد.
مسئله 1315-
اوّل ماه با پيشگويى منجمين ثابت نمىشود ولى اگر انسان از گفته آنان
اطمينان پيدا كند، بايد به آن عمل نمايد.
مسئله 1316-
بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن دليل نمىشود كه شب قبل، شب اوّل
ماه بوده است.
مسئله 1317-
اگر اوّل ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد چنانچه بعد معلوم
شود كه ماه رمضان بود، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
مسئله 1318-
اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود در هر جايى هم كه افقش با آنجا نزديك
باشد نظير همه شهرهاى ايران، اوّل ماه براى همه ثابت مىشود.
مسئله 1319-
روزى را كه انسان نمىداند آخر رمضان است يا اوّل شوّال، بايد روزه
بگيرد، ولى اگر پيش از مغرب بفهمد كه اوّل شوال است بايد افطار كند.
مسئله 1320-
اگر زندانى و مانند آن نتوانند به ماه رمضان اطمينان كنند بايد به گمان
عمل نمايند و اگر آن هم ممكن نباشد، هر ماهى را كه روزه بگيرند صحيح
است و بهتر آن است كه بعد از گذشتن يازده ماه از ماهى كه روزه
گرفتهاند دوباره يك ماه روزه بگيرند ولى اگر بعد گمان پيدا كردند بايد
به گمان عمل نمايند.