next page

fehrest page

back page

مستحبّات و مكروهات تخلّى

مسئله 66- در موقع تخلّى پنج چيز مستحب است:

 1 - نشستن در جايى كه كسى انسان را نبيند.

 2 - با پاى چپ به محل تخلّى وارد شدن.

 3 - با پاى راست از محل تخلّى خارج شدن.

 4 - در حال تخلّى سر را پوشاندن.

 5 - سنگينى بدن را بر پاى چپ انداختن.

مسئله 67- در موقع تخلّى يازده چيز مكروه است:

 1 - نشستن در مقابل خورشيد يا ماه، ولى اگر عورت خود را با وسيله‏اى بپوشاند مكروه نيست.

 2 - نشستن در مقابل باد.

 3 - نشستن زير درختى كه ميوه مى‏دهد.

 4 - خوردن و آشاميدن.

 5 - توقّف زياد.

 6 - تطهير با دست راست.

 7 - حرف زدن، ولى اگر ناچار باشد يا ذكر خدا بگويد اشكال ندارد.

 8 - در حال ايستادن.

 9 - در زمين سخت.

 10 - در سوراخ جانوران.

 11 - در آب خصوصاً آب راكد.

مسئله 68- خوددارى كردن از بول و غائط مكروه است و اگر ضرر برساند بايد خوددارى نكند.

مسئله 69- مستحبّ است انسان پيش از نماز و پيش از خواب و پيش از جماع و بعد از بيرون آمدن منى بول كند.

 

نجاسات

1 و 2 - بول و غائط

مسئله 70- بول و غائط انسان و هر حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده دارد يعنى اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مى‏كند، نجس است، ولى فضله حيوانات كوچك مثل پشه و مگس كه گوشت ندارند پاك است.

مسئله 71- فضله پرندگان حرام گوشت پاك است.

 مسئله 72- بول و غائط حيوان نجاستخوار نجس است و همچنين است بول و غائط حيوانى كه انسان با آن نزديكى نموده، و گوسفندى كه گوشت آن از خوردن شير خوك محكم شده است.

 

 3 - منى

مسئله 73- منى انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد نجس است.

 

 4 - مردار

مسئله 74- مردار انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد نجس است، چه خودش مرده باشد يا به غير دستورى كه در شرع معيّن شده آن را كشته باشند، و ماهى چون خون جهنده ندارد اگرچه در آب بميرد پاك است.

مسئله 75- چيزهايى از مردار مثل: پشم، مو، كرك، استخوان و دندان كه روح ندارد اگر از غير حيوانى باشد كه مثل سگ نجس است، پاك مى‏باشد.

مسئله 76- اگر از بدن انسان يا حيوانى كه خون جهنده دارد در حالى كه زنده است گوشت يا چيز ديگرى را كه روح دارد جدا كنند نجس است.

مسئله 77- اگر پوست‌هاى مختصر لب و جاهاى ديگر بدن را بكنند پاك است گرچه موقع افتادنشان نرسيده باشد.

مسئله 78 - تخم مرغى كه از شكم مرغ مرده بيرون مى‏آيد اگر پوست روى آن سفت شده باشد پاك است، ولى ظاهر آن را بايد آب كشيد.

مسئله 79- اگر برّه و بزغاله پيش از آنكه علف خوار شوند بميرند پنيرمايه‏اى كه در شيردان آن‌ها مى‏باشد پاك است، ولى ظاهر آن را بايد آب كشيد.

مسئله 80- داروهاى روان، عطر، روغن، واكس و مثل اينها كه از بلاد كفر مى‏آورند پاك است، و خوردن آن‌ها و نماز خواندن با آن‌ها اشكال ندارد.

مسئله 81- گوشت، پيه و چرمى كه در بازار مسلمانان فروخته شود پاك است، همچنين اگر يكى از اينها در دست مسلمان باشد و بدانيم آن مسلمان از كافر گرفته و احتمال بدهيم آن مسلمان رسيدگى كرده است باز هم پاك است، امّا اگر بدانيم رسيدگى نكرده و يقين به مردار بودن آن هم نداشته باشيم پاك است ولى خوردن آن و نماز خواندن با آن جايز نيست.

 

 5 - خون

مسئله 82- خون انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد نجس است، پس خون حيوانى كه مانند ماهى و پشه خون جهنده ندارد پاك مى‏باشد.

مسئله 83- اگر حيوان حلال گوشت را به دستورى كه در شرع معيّن شده بكشند و خون آن به مقدار معمول بيرون آيد خونى كه در بدنش مى‏ماند پاك است، ولى اگر به علّت نفس كشيدن يا به واسطه اينكه سر حيوان در جاى بلندى بوده خون به بدن حيوان برگردد آن خون نجس است.

مسئله 84 - خونى كه در تخم مرغ مى‏باشد نجس نيست و خوردن آن هم مانعى ندارد.

مسئله 85- خونى كه موقع دوشيدن شير ديده مى‏شود نجس است و شير را نجس مى‏كند.

مسئله 86- خونى كه از لاى دندان‌ها مى‏آيد، نجس و خوردن آن حرام است ولى اگر به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بين برود پاك است، و فرو بردن آب دهان در اين صورت اشكالى ندارد.

مسئله 87- خونى كه به واسطه كوبيده شدن زير ناخن يا زير پوست مى‏ميرد اگر طورى شود كه ديگر به آن خون نگويند پاك است و اگر به آن خون بگويند نجس است و در صورتى كه ناخن يا پوست سوراخ شود، اگر مشقّت ندارد بايد براى وضو و غسل خون را بيرون آورند و اگر مشقّت دارد بايد وضوى ارتماسى يا جبيره‏اى بگيرد و اگر مشقّت دارد بايد تيمّم كند.

مسئله 88- اگر انسان نداند كه خون زير پوست مرده يا گوشت به واسطه كوبيده شدن به آن حالت در آمده پاك است.

مسئله 89- چيز سرخ رنگ و زردابه‏اى كه در حال بهبودى زخم در اطراف زخم يا روى آن پيدا مى‏شود پاك است.

 

 6 و 7 - سگ و خوك

مسئله 90- سگ و خوكى كه در خشكى زندگى مى‏كنند حتّى مو و استخوان و پنجه و ناخن و رطوبت‌هاى آن‌ها نجس است ولى سگ و خوك دريايى پاك است.

 

 8 - كافر

مسئله 91- كافر (كسى كه منكر خدا يا معاد است، يا براى خدا شريك قرار مى‏دهد، يا پيامبرى حضرت خاتم الانبيا محمد بن عبداللَّه صلى الله عليه وآله وسلم را قبول ندارد، يا در يكى از اينها شك داشته باشد، يا ضرورى دين يعنى چيزى را كه مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دين اسلام مى‏دانند منكر شود، در صورتى كه بداند انكار آن چيز به انكار خدا يا توحيد يا نبوت برمى‏گردد) احكام مسلمانان را ندارد، مثلاً نمى‏تواند زن مسلمان بگيرد، و نبايد در قبرستان مسلمانان دفن شود.

مسئله 92- هرگاه كسى به خدا يا پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم يا يكى از ائمّه معصومين عليهم السلام يا فاطمه زهرا عليها السلام ناسزا گويد يا با يكى از اينها دشمنى داشته باشد و يا يكى از ائمه‏ عليهم السلام يا غير آن‌ها را خدا بداند كافر است.

مسئله 93- اگر پدر و مادر و جد و جدّه بچّه نابالغ كافر باشند آن بچّه در حكم كافر و اگر يكى از اينها مسلمان باشد در حكم مسلمان است.

مسئله 94- اگر مسلمانى كافر شود (زن باشد يا مرد) همسرش بر او حرام و مالش به ورثه مسلمان او منتقل مى‏شود و اگر توبه كند توبه‏اش قبول است و عبادتش صحيح مى‏باشد و مى‏تواند همسر مسلمان بگيرد و يا همسر سابق را به عقد جديد اختيار كند، ولى مالش به او بر نمى‏گردد، و در اين مسئله فرقى نيست بين كسى كه مسلمان زاده باشد (مرتدّ فطرى) يا نباشد (مرتدّ ملّى)، و مرتدّ احكام ديگرى دارد كه در احكام حدود مى‏آيد.

مسئله 95- اهل كتاب پاك مى‏باشند.

 

 9 - مايعات مست كننده

مسئله 96- شراب و هر چيزى كه انسان را مست مى‏كند، چنانچه به خودى خود روان باشد نجس است. و اگر مثل بنگ و حشيش روان نباشد گرچه چيزى در آن بريزند كه روان شود پاك است.

مسئله 97- الكل صنعتى، عطرها، ادكلن‌ها و داروهايى كه با آن مخلوط است، پاك مى‏باشد.

مسئله 98- اگر انگور و آب انگور به خودى خود يا به واسطه پختن جوش بيايد حرام است ولى نجس نيست.

مسئله 99- خرما و مويز و كشمش و آب آن‌ها گرچه جوش بيايند پاك و خوردن آن‌ها حلال است.

مسئله 100- فقاع كه از جو گرفته مى‏شود و به آن آب جو مى‏گويند نجس است ولى آبى كه به دستور طبيب از جو مى‏گيرند و به آن ماء الشعير مى‏گويند پاك مى‏باشد.

 

10 و11 - حيوان نجاستخوار و حيوانى كه انسان با آن نزديكى نموده

مسئله 101- حيوان نجاستخوار و حيوانى كه انسان با آن نزديكى نموده حتّى عرق و شير و سرگين آن‌ها نجس است و نيز تخم اينگونه پرندگان نجس مى‏باشد، ولى اجزاى بى روح آن‌ها مانند پر و مو و پشم پاك است.

 

عرق جنب از حرام

مسئله 102- عرق جنب از حرام نجس نيست ولى با بدن يا لباسى كه عرق در آن موجود باشد نبايد نماز خواند.

مسئله 103- اگر انسان در موقعى كه نزديكى با زن حرام است - مثلاً در روزه ماه رمضان - با زن خود نزديكى كند بايد از عرق خود در نماز اجتناب نمايد.

مسئله 104- اگر جنب از حرام به واسطه تنگى وقت عوض غسل تيمّم نمايد و بعد از تيمّم عرق كند بايد از عرق خود در نماز اجتناب نمايد ولى اگر به واسطه عذر ديگر تيمّم كند اجتناب لازم نيست.

مسئله 105- اگر كسى از حرام جنب شود و بعد با حلال خود نزديكى كند بايد از عرق خود در نماز اجتناب كند، ولى اگر اوّل با حلال خود نزديكى كند و بعد از حرام جنب شود مى‏تواند با آن عرق نماز بخواند.

 

راه‌هاى ثابت شدن نجاست

مسئله 106- نجاست هر چيز از سه راه ثابت مى‏شود:

اوّل: خود انسان اطمينان كند چيزى نجس است، و اگر گمان داشته باشد چيزى نجس است لازم نيست از آن اجتناب نمايد. بنابراين غذا خوردن در قهوه‏خانه و مهمانخانه‏ها اشكال ندارد.

دوّم: كسى كه چيزى در اختيار اوست بگويد آن چيز نجس است، مثلاً همسر انسان يا نوكر بگويد ظرف يا چيز ديگرى كه در اختيار اوست نجس مى‏باشد.

سوّم: يك نفر ثقه بگويد چيزى نجس است.

 

احكام نجاسات

مسئله 107- اگر به واسطه ندانستن مسئله، نجس بودن و پاك بودن چيزى را نداند مثلاً نداند عرق جنب از حرام پاك است يا نه، بايد مسئله را بپرسد، ولى اگر با اينكه مسئله را مى‏داند، چيزى را شك كند پاك است يا نه، مثلاً شك كند آن چيز خون است يا نه، يا نداند كه خون پشه است يا خون انسان، پاك مى‏باشد. و جستجو كردن يا پرسيدن هم لازم نيست.

مسئله 108- چيز نجسى كه انسان شك دارد پاك شده يا نه نجس است، و چيز پاك را اگر شك كند نجس شده يا نه، پاك است. و اگر هم بتواند نجس بودن يا پاك بودن آن را بفهمد لازم نيست جستجو كند.

مسئله 109- اگر بداند يكى از دو ظرف يا دو لباسى كه از هر دوى آن‌ها استفاده مى‏كند نجس شده و نداند كدام است بايد از هر دو اجتناب كند، بلكه اگر مثلاً نمى‏داند لباس خودش نجس شده يا لباسى كه بعد از اين علم، از مورد ابتلاى او خارج شده و از آن استفاده نمى‏كند و مال ديگرى است باز هم واجب است كه از لباس خودش اجتناب كند. ولى اگر مثلاً نداند لباس خودش نجس شده يا لباس شخص ديگر كه مورد استفاده او نيست اجتناب لازم نمى‏باشد.

مسئله 110- اگر چيز پاك به چيز نجس برسد و هر دو يا يكى از آن‌ها به طورى تر باشد كه ترى يكى به ديگرى برسد چيز پاك نجس مى‏شود. و اگر ترى به قدرى كم باشد كه به ديگرى نرسد چيزى كه پاك بوده نجس نمى‏شود.

مسئله 111- اگر چيز پاكى به چيز نجس برسد و انسان شك كند كه هر دو يا يكى از آن‌ها تر بوده يا نه، آن چيز پاك نجس نمى‏شود.

مسئله 112- دو چيزى كه انسان نمى‏داند كدام پاك و كدام نجس است اگر چيز پاكى با رطوبت به يكى از آن‌ها برسد نجس نمى‏شود.

مسئله 113- زمين و پارچه و مانند اينها اگر رطوبت داشته باشد هر قسمتى كه نجاست به آن برسد نجس مى‏شود و جاهاى ديگر آن پاك است و همچنين است خيار و خربزه و مانند اينها.

مسئله 114- هرگاه شيره و روغن روان باشد همين كه يك نقطه از آن نجس شد تمام آن نجس مى‏شود. ولى اگر روان نباشد فقط محل ملاقات نجس مى‏شود.

مسئله 115- اگر مگس يا حيوانى مانند آن روى چيز نجسى كه تر است بنشيند و بعد روى چيز پاكى كه آن هم تر است بنشيند، آن چيز پاك نجس نمى‏شود.

مسئله 116- اگر جايى از بدن كه عرق دارد نجس شود و عرق از آنجا به جاى ديگر برود هرجا كه عرق به آن برسد نجس مى‏شود.

مسئله 117- اخلاطى كه از بينى يا گلو مى‏آيد اگر خون داشته باشد، جايى كه خون دارد نجس و بقيه آن پاك است.

مسئله 118- هرگاه ظرفى را كه ته آن سوراخ است روى زمين نجسى بگذارند چنانچه آب با فشار از آن خارج شود داخل ظرف نجس نمى‏شود.

مسئله 119- اگر چيزى داخل بدن شود و به نجاست برسد، در صورتى كه بعد از بيرون آمدن آلوده به نجاست نباشد پاك است، پس اگر اسباب اماله يا آب آن در مخرج غائط وارد شود، يا سوزن و چاقو و مانند اينها در بدن فرو رود و بعد از بيرون آمدن به نجاست آلوده نباشد نجس نيست و همچنين است آب دهان و بينى اگر در داخل به خون برسد و بعد از بيرون آمدن به خون آلوده نباشد.

مسئله 120- چيزى كه نجس شده (متنجّس) اگر به چيز ديگرى كه رطوبت دارد برسد بايد از آن اجتناب شود و فرقى ميان واسطة اوّل و واسطه‏هاى ديگر نيست.

مسئله 121- نجس كردن خط و ورق قرآن حرام است و اگر نجس شود بايد فوراً آن را آب بكشند.

مسئله 122- اگر جلد قرآن نجس شود در صورتى كه بى‏احترامى به قرآن باشد بايد آن را آب بكشند.

مسئله 123- گذاشتن قرآن روى عين نجسى كه خشك باشد مانند ميّت مانعى ندارد مگر آنكه بى احترامى به قرآن باشد.

مسئله 124- نوشتن قرآن با مركّب نجس، گرچه يك حرف آن باشد حرام است و اگر عمداً يا سهواً نوشته شود بايد آن را محو كنند.

مسئله 125- دادن قرآن به كافر مانعى ندارد مگر آنكه بى‏احترامى به قرآن يا اسلام باشد.

مسئله 126- اگر ورق قرآن يا چيزى كه احترام آن لازم است  - مثل كاغذى كه اسم خدا يا پيامبر يا امام بر آن نوشته شده يا تربت  - در مستراح بيفتد بيرون آوردن و آب كشيدن آن گرچه خرج داشته باشد واجب است، و اگر بيرون آوردن آن ممكن نباشد رفتن به آن مستراح مانعى ندارد و نيز انداختن آن‌ها در سطل زباله و يا نهادن چيزى مثل گوشت و مانند آن در آنها جايز نيست.

مسئله 127- خوردن و آشاميدن چيز نجس حرام است و خورانيدن عين نجس به اطفال يا ديوانه‏ها اگر ضرر داشته باشد مانند مسكرات نيز جايز نيست ولى خورانيدن غذاهايى كه نجس شده به آنها اشكال ندارد.

مسئله 128- فروختن و عاريه دادن چيز نجس اشكال ندارد و اطلاع دادن نيز لازم نيست ولى اگر انسان بداند كه عاريه گيرنده و خريدار آن را در خوردن و آشاميدن استعمال مى‏كند يا آنكه نزد عاريه گيرنده نجس شود،بايد اطلاع دهد.

مسئله 129- اگر انسان ببيند كسى چيز نجسى را مى‏خورد يا با لباس نجس نماز مى‏خواند لازم نيست به او بگويد.

مسئله 130- اگر جايى از خانه يا فرش كسى نجس باشد و ببيند بدن يا لباس يا چيز ديگر كسانى كه وارد خانه او مى‏شوند با رطوبت به جاى نجس رسيده است لازم نيست به آنان بگويد.

مسئله 131- اگر صاحب خانه يا يكى از مهمان‌ها در بين غذا خوردن بفهمد غذا نجس است لازم نيست به ديگران بگويد ولى چنانچه طورى با آنان معاشرت دارد كه مى‏داند به واسطه نگفتن، خود او هم نجس مى‏شود بايد بعد از غذا به آنان بگويد.

مسئله 132- بچه‏اى كه خوب و بد را مى‏فهمد اگر بگويد چيزى را آب كشيدم لازم نيست دوباره آن را آب بكشند و اگر بگويد چيزى كه در دست اوست نجس است بايد از آن اجتناب كنند.

next page

fehrest page

back page

 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved